1394 / 1 / 20، 07:39 عصر
برای [b]تويی كه تنهايی هايم پر از ياد توست...
[/b]
برای [b]تويی كه قلبم منزلگه عـــشـــق توست ...
[/b]
[/b]
برای [b]تويی كه احساسـم از آن وجود نازنـين توست ...
[/b]
[/b]
برای [b]تويی كه تمام هستی ام در عشق تو غرق شد...
[/b]
[/b]
برای [b]تويی كه چشـمانم هميشـه به راه تو دوخته اسـت...
[/b]
[/b]
برای [b]تويی كه مرا مجذوب قلب ناز و احساس پاك خود كردی...
[/b]
[/b]
برای [b]تويی كه هر لحظه دوری ات برایم مثل یک قرن است...
[/b]
[/b]
برای [b]تويی كه وجـودم را محو وجـود نازنـين خود كردی...
[/b]
[/b]
برای [b]تويی كه در عشق، قـلبت چه بی باک است...
[/b]
[/b]
برای [b]تويی كه غمهایت معنای سـوختنم است...
[/b]
[/b]
برای [b]تويی كه عـشقت معنای بودنم است...
[/b]
[/b]
برای [b]تويی که آرزوهایت آرزویم است...
[/b]
[/b]
برای [b]تويی كه قلبت پـاک است ...
[/b]
[/b]
برای [b]تويی كه عاشقتم...
[/b]
[/b]
روحت شاد مادرم
![[تصویر: 45.gif]](http://blogcod.parsskin.com/zibasazi/joda-konandeh/45.gif)
وقتی غم روی دلت سنگینی می‌کند، می‌خزی کنار [b]مادر و برایش آه می‌کشی و او آهت را به جان می‌خرد و آرامت می‌کند.
[/b]
وقتی غم روی دلت سنگینی می‌کند، می‌خزی کنار [b]مادر و برایش آه می‌کشی و او آهت را به جان می‌خرد و آرامت می‌کند.
[/b]
وقتی شادی و مرغ دلت خنده سر می‌دهد، می‌روی پیش [b]مادر و با آب و تاب برایش از شادی‌ات می‌گویی و او خنده‌ات را به جان می‌خرد و خوشحال‌تر از تو دهانش به خنده باز می‌شود. رفیق بی‌کلک، مادر را چه خوب گفته‌اند. نه در غمش غل و غش دارد و نه در خوشحالی‌اش؛ مهر می‌جوشد از اندام مادر.
[/b]
[/b]
یادت هست بچه که بودی دلت می‌خواست الکی هم که شده بهانه‌بگیری و قطره اشکی به چشمت بیاوری که کسی نگاهت کند؟ اگر کسی توجهی به تو نداشت، ولی [b]مادر دوان‌دوان می‌رسید و آن قطره اشک نمایشی را از کنار چشمت می‌چید و انگشتی لای موهایت می‌انداخت ونازت را می‌خرید. مادر! خدا نگهت دارد.
[/b]
[/b]
همون طوري که يه درخت به آب و آفتاب که باعث رشد و پيشرفت و بالندگي من شده . مادر من يه شعر هست که هيج زماني توانايي نوشتن و توصيف کامل اون رو ندارم