زندگینامه بزرگان نابینای ایرانی و نابیناهای موفق - نسخهی قابل چاپ +- انجمن حمایت ازبیماران چشمی آرپی،لبر و اشتارگات در ایران (http://rpsiran.ir/forum/.) +-- انجمن: بخش عمومی (http://rpsiran.ir/forum/./forumdisplay.php?fid=21) +--- انجمن: مطالب جالب و خواندنی (http://rpsiran.ir/forum/./forumdisplay.php?fid=23) +--- موضوع: زندگینامه بزرگان نابینای ایرانی و نابیناهای موفق (/showthread.php?tid=128) |
زندگینامه بزرگان نابینای ایرانی و نابیناهای موفق - وحـید - 1393 / 2 / 30 ‿︵‿︵‿︵‿︵❀ ‿︵‿︵❀ ‿︵‿︵❀ ‿︵‿︵❀ ‿︵‿︵ ‿︵‿︵ ‿︵‿︵‿︵‿︵❀ ‿︵‿︵❀ ‿︵‿︵❀ ‿︵‿︵❀ ‿︵‿︵ ‿︵‿︵ ‿︵‿︵‿︵‿︵❀ ‿︵‿︵❀ ‿︵‿︵❀ ‿︵‿︵❀ ‿︵‿︵ ‿︵‿︵
زندگی نامه پری زنگنه(هنرمند نابینا)
پریرخ شاه یلانی ( پری زنگنه ) ، هنرمند کاشانی تبار تحصیلات مقدماتی خود را در تهران گذراند و نخستین درس های آواز را نزد استاد نصر اله زرین پنجه در ردیف های آواز ایرانی فرا گرفت. سپس به هنرستان عالی موسیقی گام نهاد و به علت داشتن صدای لیریکو اسپنتو (Lyrico Espinto ) نزد خانم اولین باغچه بان به تحصیل اپرا پرداخت و پس از آن برای تجربه اندوزی بیشتر و تکمیل آموخته های خود به کشور های ایتالیا ، آلمان و اتزیش سفر کرد تا از امکان کم نظیری که این نوع صدا در اجراهای متنوع به وی می داد، نهایت بهره را ببرد.
او در سال 1350 در یک حادثه رانندگی بینایی خود را از دست داد. اما همانگونه که از همت بلند ایشان انتظار میرفت، هدف تازه ای برای خود در زندگی ایجاد کرد، که عبارت بود از ایجاد انگیزه در روشندلان و اثبات این که نابینایی و اصولا هرگونه آسیب دیدگی عضوی مانع شکوفایی توانمندی های انسان و اوج گیری هنر نمیتواند باشد. برای نیل به این مقصود، پس از وقفه ای که زندگی زناشویی و خانوادگی دوران بینایی ، به فعالیت های هنری اش داده بود، مصمم و جدی تر به این مهم پرداخت. سفر های هنر جویانه ی خود را آغاز کرد و سپس کنسرت های متعددی را به اجرا در آورد. به زودی آوازه ی صدای نرم و دل انگیز پری در محافل هنری داخلی و صحنه های بین المللی پبچید و تالار هایی چون الیس تالی (Alice Tully ) در لینکلن سنتر نیویورک ، هربست (Herbst ) در سانفرانسیسکو، دانشگاه هاروارد (Harvard University ) در بوستون ، سل گو ( Salle Gavo ) در پاریس، هرکولس ( Hercules ) در مونیخ، ویلشر در لس آنجلس، دانشگاه برکلی، دانشگاه یو سی ال ا ( UCLA) در لس آنجلس، کندی سنتر ( Kennedy Center ) در واشنگتن و تالار هایی در سرتاسر ژاپن پذیرای این هنرمند پر کار شد. مسافرت های پی در پی و گسترده ایشان در سرتاسر ایران از جمله قدم هایی به منظور آشنایی مردم دیار مختلف با موسیقی صحیح و دلچسب و نیز ایجاد درآمد برای یاری دادن به مراکز فرهنگی روشندلان هر دیار و منطقه در ایران بوده است. از اجراهای برجسته خانم زنگنه سولیست بودن او در سمفونی شماره 9 بتهوون است که توسط ارکستر سمفونی فورت لادردل (Fort Lau Derdale ) به رهبری لاری سیگال (Larry Segal ) در فلوریدا اجرا شد. همچنین بازسازی علمی ترانه های محلی و بومی ایران و اجرای آن به صورت کلاسیک از کارهای شاخص ایشان به شمار میرود. از دید این هنرمند ، جهان امروز نیاز به مهر ورزیدن بیشتر برای ارتباط انسانی بهتر بین مردم دارد. موسیقی یکی از بهترین راه هاست که در ایجاد این ارتباط سهم بزرگی را دارد. لذا یک هنرمند بر اساس ارزش های هنری که در همه جهان، زبان بیان زیبایی هاست میتواند به این هدف نزدیک شود. از این رو پریرخ زنگنه به اجرا و خلق آثاری پرداخته است که منظور او را ذر یکپارچه کردن احساس مردم عملی میکند. خانم زنگنه در سال های گذشته موفق به اخذ مدال طلای بین المللی آواز و دریافت تقدیرنامه های متعدد از محافل هنری جهان گردید و به پاس خدمات نیکو کارانه و فعالیت های فرهنگی و هنری اش "سفیر حسن نیت" نامیده شد. وی علاوه بر موسیقی و آئاز به چند هنر دیگر نیز آراسته است. از جمله هنر گل آرایی که آن را در مدرسه اوهارای (Ohara) ژاپن فرا گرفته و از پیشگامان شناساندن این هنر ظریف به ایرانیان بوده است. ایشان کتاب های متهددی نیز نوشته اند، همچون "آوای نام ها از ایران زمین " که نام نامه ی منحصر به فردی است که گردآوری و نوشتن آن بیش از پنج سال به طول انجامید و نیز کتاب هایی در وصف طبیعت با اهداف آموزشی برای کودکان و نوجوانان به ویژه نابینایان. تاکنون بیش از سیصد ترانه و ده اثر نوشتاری از این هنرمند عرضه شده است. وی هم اکنون مشغول تدارک سه کتاب در زمینه های تخصصی خود موسیقی، آواز، هنر گل آرایی و مسایل نابینایان با عنوان های "شما هم با من آواز بخوانید" ، " باغ و بوستان در خانه" و " زندگی در نابینایی" میباشد. ‿︵‿︵‿︵‿︵❀ ‿︵‿︵❀ ‿︵‿︵❀ ‿︵‿︵❀ ‿︵‿︵ ‿︵‿︵ ‿︵‿︵‿︵‿︵❀ ‿︵‿︵❀ ‿︵‿︵❀ ‿︵‿︵❀ ‿︵‿︵ ‿︵‿︵ ‿︵‿︵‿︵‿︵❀ ‿︵‿︵❀ ‿︵‿︵❀ ‿︵‿︵❀ ‿︵‿︵ ‿︵‿︵
10 نابینای موفق - وحـید - 1393 / 2 / 30 ده نابینای موفق
نابینایی فقدان کامل درک نور است. بیشتر مردم اعتقاد دارند که ما با چشمانمان میبینیم با این حال، حقیقت این است که این مغز ماست که آنچه فکر میکنیم میبینیم را درک میکند. افراد مشهور نابینا در بسیاری از حوزهها جهان را تغییر داده و حتی شکل دادهاند، در بخشهایی چون موسیقی، سیاست، علم، هنر و ورزش. آنها موفق شدند چرا که اجازه ندادند تا عدم درک خارجی نور، نور درونی آنها را خاموش کند. اینها افرادی هستند که جهان با استعداد و شجاعت آنها، روشن شده است: هلن کلر (27 ژوئن 1880- یکم ژوئن 1968) نویسنده، فعال اجتماعی و مدرس امریکایی نخستین فرد کر ولالی بود که در دانشگاه تحصیل کرد. او یک مدافع خستگیناپذیر حقوقافراد معلول بود. استیو وندر (تولد: 13 می 1950 میلادی) خواننده، ترانهسرا، تهیهکننده آمریکایی است. فهرستی نابینایان مشهور جهان بدون نام وی کامل نخواهد شد. وندر ترانههای بسیاری در حمایت از گروههای حقوق بشری و مبارزه بدون خشونت سروده است. ری چارلز (23 سپتامبر 1930- دهم ژوئن 2004) نوازنده پیانو و موسیقدان امریکایی از خوانندگان سبکهای جاز و ریتم و بلوز بود. او از پیشگامان موسیقی سول و پیانو بود که به شکلدهی صدای ریتم و بلوز پرداخت. چارلز را “تنها نابغه واقعی در این حرفه” مینامیدند. کلود مونته (14 نوامبر 1840- پنجم دسامبر 1926) بنیانگذار نقاشی امپرسیونیست فرانسوی بود. تا سال 1907 همچنان مشهور بود اما کمکم مشکلات جدیاش آغاز شد و بیناییاش را از دست داد. حتی در شرایطی که وضعیت بینایی کلود روز به روز بدتر میشد، او هیچگاه از نقاشی کردن دست نکشید. کلود مونت در پایان زندگیاش و در حالی که کاملا نابینا شده بود، یکی از مشهورترین آثار خود با عنوان “نیلوفرهای آبی” را نقاشی کرد. آندری بوچلی (تولد: 22 سپتامبر 1958) در 12 سالگی در یک تصادف در جریان بازی فوتبال نابینا شد. وی با وجود تسلط به پیانو، فلوت و ساکسیفون در مدرسه نابینایان ادامه تحصیل داد و دکترای حقوق دریافت کرد. بوچلی با ایتالیایی خوانندههای مشهور اپرا چون پاواروتی نیز همکاری داشته است. فرانکلین دلانو روزولت (سیام ژانویه 1882- دوازدهم آوریل 1945) سیودومین رئیسجمهوری ایالات متحده امریکا بود. روزولت معلولیتهای متعددی از جمله اختلال در بینایی داشت. وی یکی از محبوبترین روسایجمهوری تاریخ امریکا بود. توماس گور (دهم دسمابر 1870- شانزدهم مارس 1949) توماس گور سیاستمدار دموکرات امریکایی بود. وی در کودکی نابینا شد ولی هرگز از رویای خود برای سناتور شدن دست نکشید. در سال 1907 میلادی، او یکی از دو سناتور ایالت اوکلوهاما بود و دو بار دیگر نیز به این سمت انتخاب شد. هریت توبمن (1820- 21 مارس 1913) در جوانی یک برده بود که به کانادا گریخته بود ولی به امریکاا بازگشت، جایی که به کمک صدها برده سیاهپوست شتافت. او در جریان مبارزات برابری حقوق سیاهان به شدت مورد ضرب و شتم قرار گرفت و از ناحیه سر مجروح شد، جراحتی که منجر به اختلال شدید بینایی وی شد. گفته شده که این مسئله نیز نتوانست توبمن را از مبارزه برای آزادی همنوعانش بازدارد. لوئی بریل (چهارم ژانویه 1809- ششم ژانویه 1852) در سن سه سالگی چشم چپش بهطور تصادفی با یکی از ابزار کارگاه آهنگری پدرش آسیب دید که باعث نابینایی این چشم شد و به علت نفوذ عفونت به چشم راستش در سن 4 سالگی بینایی خود را کاملا از دست داد. او خالف خط بریل است، روشی که افراد نابینا میتوانند از طریق آن بنویسند و بخوانند. مارلا رانیان (تولد: چهارم ژانویه 1969) دونده امریکایی دو ماراتن است که نابینا است. او تاکنون سه بار قهرمان ملی دو پنج هزار متر زنان شده است. او نخستین ورزشکار نابینایی است که بهطور رسمی در مسابقات المپیک شرکت کرده است. " منبع : فرز دات آی آر " RE: زندگینامه بزرگان نابینای ایرانی - وحـید - 1393 / 2 / 30 --------------------------------------------------------------------------------------------------------------------------------------------------------------------------------------------------------
" ابوبکر محمد بن زکریا "
رازی" شهرت " ابوبکر محمد بن زکریا " معـروف به جالیـنوس عـرب 251 - 313 هجری قمری از بزرگـترین دانـشمندان ایرانی، بزرگـترین طـبـیب بالیـنی اسلام و قـرون وسطی، فـیزیکدان، عـالم کـیمیا ( شیمی ) و فیلسوف صاحب استـقلال فکر است که از زندگی وی چندان اطلاعـی در دست نـیست.
ظاهرا در ری ریاضیات، فلسفه، نجوم و ادب را فرا گرفت. احتمالا در جوانی به تحصـیل کیـمیا مشغـول شد و بعـد به سبب بـیـماری چشم به تحصیل طب پرداخت و در این عـلم شهرت فراوان یافت و حوزه درسش بلند آوازه شد. در خدمت ابوصالح منصوربن اسحاق سامانی، حاکم ری، ریاست بـیمارستان جدیدالتاسیس آنجا را یافت. بعـدها در بغـداد رئیس بیمارستان بود. به سبب شهرت فراوانش فرمانروایان مختـلف او را به دربار خود دعوت می کردند. رازی صاحب اخلاق نیکو و رفـتار پسنـدیده بود و با بـیماران به مهربانی و عـطوفت رفـتار می کرد و در حق فـقرا و ضعـفا اعـانـت می کرد. عـده ای تالیـفات او را تا 198 و عـده دیگر کتاب های منسوب به او را تا 237 بر شمرده اند. از آثارش در طـبـیعـات، ریاضیات، نجوم و شناخت نور چیـزی به یادگار نمانده است. رازی در طب به جنـبه های عـلمی اکتفا نمی کرد، بلکه به تمام معـنی طـبـیب و در علم و عمل طب استاد مسلم بود. یادداشتهای وی که در آنها با کمال دقت بهبودی بیماران خود را توصیف کرده است در دست است. معـروفتـرین اثرش در علم طب کتاب " حلوی " است. آثار دیگرش در این رشته کتاب الطب الملوکی و کتاب منصوری است. بعـلاوه، رسالا تی در باب بعـضی امراض دارد که معـروفترین آنها کتاب الجدری و الحصبه است که مورد اعجاب و تحسین اروپایی ها بوده است و از بهترین رساله های طبی قدیم به حساب می آید. رساله ای هم دربارهً سنگ مثانه و کلیه دارد که به زبان فرانسه در لندن منـتشر شده است. رازی در فلسفه و الهیات و ماوراء الطـبـیعـه و مجادلات مذهبی و فـلسفی نیز کتـبی نوشته است. آثار فـلسفی رازی قرنها در دست فراموشی بود، تا آنکه در قرن بـیستم میلادی اهمیت آنها دیگر بار مورد توجه قرار گرفت. بر طبق مقاله دایرة المعـارف اسلام در باب رازی، وی مدعـی است که اغـلب فلاسفه قدیم پـیشتر رفته است و حتا خود را برتر از ارسطو و افلاطون می داند. در طب هم پایه بقراط است و در فلسفه مقامش نزدیک به سقراط., رازی در اواخر عـمر در نـتـیجه مطالعـه زیاد دربارهً کیمیاگری به بـیماری چشم مبتلا و بالاخره کور شد و در سال 313 هجری قمری درگذشت. --------------------------------------------------------------------------------------------------------------------------------------------------------------------------------------------------------
|