انجمن حمایت ازبیماران چشمی آرپی،لبر و اشتارگات در ایران
متون ادبی وتاثیر گذار - نسخه‌ی قابل چاپ

+- انجمن حمایت ازبیماران چشمی آرپی،لبر و اشتارگات در ایران (http://rpsiran.ir/forum/.)
+-- انجمن: بخش عمومی (http://rpsiran.ir/forum/./forumdisplay.php?fid=21)
+--- انجمن: مطالب جالب و خواندنی (http://rpsiran.ir/forum/./forumdisplay.php?fid=23)
+--- موضوع: متون ادبی وتاثیر گذار (/showthread.php?tid=2836)

صفحه‌ها: 1 2 3


متون ادبی وتاثیر گذار - محمد حسین - 1393 / 11 / 15

دوستان به جهت حذف تصادفی تاپیک متون ادبی ،مجددا"اقدام به ایجاد تاپیک جدید مذکور جهت بهره مندی از مطالب مربوطه عزیزان نمودم.
انشالله که مشکل ایجاد شده مرتفع گردد.
منتظر پستهای زیباتون هستیم.


متون ادبی و مطالب تاثیر گزار - ملیحه - 1393 / 11 / 15


تقدیمتقدیمتقدیمتقدیم
شادی


ﺑﺎﻧﻮ ﺣﻮﺍﺳﺖ ﺑﺎﺷﺪ ...
ﻣﺮﺩ ﺗﻮ ﺳﻨﮓ ﺑﻨﺎﯼ ﻭﺟﻮﺩﺵ ﺭﺍ ﺑﺎ ﻏﺮﻭﺭ ﮔﺬﺍﺷﺘﻪ ﺍﻧﺪ ،ﻣﺒﺎﺩﺍ ﻏﺮﻭﺭﺵ ﺭﺍ ﺯﯾﺮ ﻟﮕﺎﻡ ﻟﺠﺎﺟﺘﺖ ﻟﻪ ﮐﻨﯽ ...
ﺑﺎﻧﻮ ﺣﻮﺍﺳﺖ ﺑﺎﺷﺪ ..
ﻣﺮﺩ ﺗﻮ ﭘﺮ ﺍﺳﺖ ﺍﺯ ﺣﺮﻓﻬﺎ ﻭ ﻏﺼﻪ ﻫﺎﯼ ﻧﮕﻔﺘﻪ .. ﮔﻮﺵ ﺷﻨﻮﺍﯼ ﺣﺮﻓﻬﺎﯾﺶ ﺑﺎﺵ ...
ﺑﺎﻧﻮ ﺣﻮﺍﺳﺖ ﺑﺎﺷﺪ ..
ﻣﺮﺩ ﺗﻮ ﺍﮔﺮ ﺩﻟﺶ ﺗﻨﻬﺎﯾﯽ ﻣﯽ ﻃﻠﺒﯿﺪ ﻫﯿﭻ ﮔﺎﻩ ﺷﺎﻧﻪ ﻫﺎﯼ ﻣﺮﺩﺍﻧﻪ ﺍﺵ ﺭﺍ ﺑﻪ ﺯﯾﺮ ﺑﺎﺭ ﻫﺰﺍﺭﺍﻥ ﺗﻌﻬﺪ ﺧﻢ ﻧﻤﯿﮑﺮﺩ
ﺗﺎ ﺁﺷﯿﺎﻧﯽ ﺑﺴﺎﺯﺩ ﺑﺮﺍﯾﺖ ﺑﺎ ﮔﺮﻣﺎﯼ ﻋﺸﻖ ...ﺗﻨﻬﺎﯾﺶ ﻣﮕﺬﺍﺭ ...
ﺑﺎﻧﻮ ﺣﻮﺍﺳﺖ ﺑﺎﺷﺪ ..
ﻣﺮﺩ ﺗﻮ .. ﻣﺮﺩ ﺗﻮﺳﺖ ؛ ﺳﺎﻻﺭﯼ ﺍﺳﺖ ﺍﺯ ﺟﻨﺲ ﺧﻮﺩﺕ ؛ ﺁﺭﺍﻣﺸﯽ ﺍﺳﺖ ﺍﺯ ﺟﻨﺲ ﺁﺳﻤﺎﻥ ؛ ﺗﮑﯿﻪ ﮔﺎﻫﯽ ﺍﺳﺖ
ﺍﺯ ﺟﻨﺲ ﻏﯿﺮﺕ ... ﺑﻪ ﺍﻭ ﺍﻋﺘﻤﺎﺩ ﮐﻦ ...
ﺑﺎﻧﻮ ﺣﻮﺍﺳﺖ ﺑﺎﺷﺪ ...
ﻣﺮﺩ ﺗﻮ ﺷﯿﻔﺘﻪ ﯼ ﺯﯾﺒﺎﯾﯽ ﺗﻮﺳﺖ .. ﻣﺒﺎﺩﺍ ﺯﯾﺒﺎﯾﯿﺖ ﺩﺭ ﭘﺲ ﭘﺮﺩﻩ ﯼ ﺧﺴﺘﮕﯽ ﻭ ﺗﻼﺵ ﺭﻭﺯﺍﻧﻪ ﺍﺕ ﭘﻨﻬﺎﻥ
ﺷﻮﺩ ...ﺯﯾﺒﺎ ﺑﺎﺵ ﺍﻣﺎ ﻓﻘﻂ ﺑﺮﺍﯼ ﺍﻭ ... ﺑﺎﻧﻮ ﺣﻮﺍﺳﺖ ﺑﺎﺷﺪ ...
ﺑﺰﺭﮔﺘﺮﯾﻦ ﺩﺭﺩ ﯾﮏ ﻣﺮﺩ ﺷﺮﻣﻨﺪﮔﯽ ﺍﻭ ﺍﺯ ﻧﺪﺍﺷﺘﻪ ﻫﺎﺳﺖ ﺩﺭ ﮐﻨﺎﺭ ﺗﻮ ... ﺩﺭﮐﺶ ﮐﻦ ..
ﺑﺎﻧﻮ ﺣﻮﺍﺳﺖ ﺑﺎﺷﺪ ..
ﺍﺯ ﺩﺍﻣﻦ ﺗﻮﺳﺖ ﮐﻪ ﻣﺮﺩ ﺑﻪ ﻣﻠﮑﻮﺕ ﻣﯿﺮﺳﺪ ...
ﺑﺎﻧﻮ ...
ﻋﺰﯾﺰ ﺑﺎﺵ ..
ﻓﻘﻂ ﺑﺮﺍﯼ ﺍﻭ



پاسخ: متون ادبی وتاثیر گذار - راضیه - 1393 / 11 / 16

نه حوصله دوست داشتن دارم/ نه می خواهم کسی دوستم داشته باشد/ این روزها سردم... مثل دی مثل بهمن مثل اسفند مثل زمستان/ احساسم یخ زده / آرزوهایم قندیل بسته/ امیدم زیر بهمن سرد احساساتم دفن شده... نه به آمدنی دلخوشم و نه از رفتنی غمگین/ این روزها پر از سکوتم


RE: متون ادبی وتاثیر گذار - فرید - 1393 / 11 / 17

ﯾﮏ ﻭﻗﺘﯽ؛ ﺑﺪﻓﻬﻤﯽ ﻫﺎ
ﺁﺯﺍﺭﻡ ﻣﯽ ﺩﺍﺩ !
ﻧﺎﺭﺍﺣﺖ ﻣﯽ ﺷﺪﻡ؛ ﺍﺯ ﻗﻀﺎﻭﺕ ﻫﺎ، ﮐﺞ ﻓﻬﻤﯽ ﻫﺎ، ﺳﻮ ﺗﻔﺎﻫﻢ ﻫﺎ!
ﻫﻤﻪ ﺍﺵ ﻣﯽ ﺗﺮﺳﯿﺪﻡ ﮐﻪ ﺁﺩﻡ ﻫﺎ ﺑﺪ ﺑﻔﻬﻤﻨﺪﻡ،
ﺍﺷﺘﺒﺎﻩ ﻗﻀﺎﻭﺗﻢ ﮐﻨﻨﺪ .
ﻭﻗﺖ ﺯﯾﺎﺩﯼ ﺻﺮﻑ ﻣﯽ ﮐﺮﺩﻡ؛
ﺑﺮﺍﯼ ﺗﻮﺿﯿﺢ ﺩﺍﺩﻥ ﺧﻮﺩﻡ،
ﺭﻓﻊ ﺳﻮﺀ ﺗﻔﺎﻫﻢ،
ﮐﻪ ﺛﺎﺑﺖ ﮐﻨﻢ؛
ﻣﻦ ﺁﻥ ﭼﯿﺰﯼ ﮐﻪ ﻓﮑﺮ ﻣﯽ ﮐﻨﻨﺪ، ﻧﯿﺴﺘﻢ !
ﺍﺷﺘﺒﺎﻩﻗﻀﺎﻭﺗﻢ ﮐﺮﺩﻩ ﺍﻧﺪ ...
ﺣﺎﻻ ﺍﻣﺎ ....
ﻣﻮﺿﻌﻢ ﺳﮑﻮﺕ ﺍﺳﺖ؛ ﺩﺭ ﺑﺮﺍﺑﺮ ﺁﺩﻡ ﻫﺎ ﻭ ﻧﮕﺎﻩ ﺷﺎﻥ .
ﺳﮑﻮﺕ ﻭ ﺳﮑﻮﺕ ﻭ ﺳﮑﻮﺕ !
ﺗﺎﺯﮔﯽ ﻫﺎ، ﺩﺭ ﺑﺮﺍﺑﺮ ﺑﯽ ﻣﻬﺮﯼ ﺁﺩﻡ ﻫﺎ ﻫﯿﭻ ﻧﻤﯽ ﮔﻮﯾﻢ !
ﺍﻧﮕﺎﺭ ﮐﻪ ﻻﻝ ﺷﺪﻩ ﺑﺎﺷﻢ؛ ...
ﺷﺎﯾﺪ ﻫﻢ ﮐﻮﺭ ﻭ ﮐﺮ ...!
ﮐﻪ ﻧﻪ ﻣﯽ ﺑﯿﻨﻢ،
ﻧﻪ ﻣﯽ ﺷﻨﻮﻡ ...
ﺩﯾﮕﺮ، ...
ﻧﻪ ﺍﻧﺮﮊﯼ ﺗﻮﺿﯿﺢ ﺩﺍﺩﻥ ﺩﺍﺭﻡ !
ﻧﻪ ﺣﺘﯽ ﺣﻮﺻﻠﻪ ﺍﺵ ﺭﺍ ...
.
ﻣﯽ ﺩﺍﻧﯽ
ﺩﯾﺮ ﺩﺭﯾﺎﻓﺘﻢ ﮐﻪ ﻣﺴﺌﻮﻝ ﻃﺮﺯ ﻓﮑﺮ ﺁﺩﻡ ﻫﺎ ﻧﯿﺴﺘﻢ .
ﺑﮕﺬﺍﺭ ﻫﺮ ﮐﻪ ﻫﺮﭼﻪ ﺧﻮﺍﺳﺕﺑﮕﻮﯾﺩ ﻭ ﺑﺮﺩﺍﺷﺖ ﮐﻨﺩ ...
ﺑﯽ ﺧﯿﺎﻝ ...
ﻣﯿﺮﻭﻡ ﺩﺭ ﻻﮎ ﺧﻮﺩﻡ ،
ﺁﺭﺍﻡ ﻭ ﺑﯽ ﺩﻏﺪﻏﻪ ﺯﻧﺪﮔﯽ ﺧﻮﺍﻫﻢ ﮐﺮﺩ !
فروغ فرخزاد



پاسخ: متون ادبی وتاثیر گذار - راضیه - 1393 / 11 / 17

ﭼـﻘـﺪﺭ ﺧـﻮﺑـﻪ ﺑـﻌـﻀـﯽ

ﺍﺯ ﺁﺩﻣـﺎ ﺑـﺪﻭﻧـﻦ ﮐـﻪ ﺍﮔـﺮ ﭼـﻴـﺰﯼ ﺭﻭ ﺑـﻪ ﺭﻭﺷـﻮﻥ ﻧـﻤـﻴـﺎﺭﯼ

ﺍﺯ ﺳـــــــــــﺎﺩﮔـيتـــــ ﻧـﻴـــــــــﺴـﺖ ! بلکه ﺩﺍﺭﯼ ﺣـﺮﻣـﺖ ﻳـﻪ ﺭﻭﺯﺍﻳـﯽ

ﺭﻭ ﻧـﮕـﻪ ﻣﯽ ﺩﺍﺭﯼ ﮐـﻪﺍﻭﻧـــــــــﺎ ﻳـﺎﺩﺷـﻮﻥ ﺭﻓـﺘـﻪ!!!


پاسخ: متون ادبی وتاثیر گذار - راضیه - 1393 / 11 / 20

ﺍﺣﻤﺪ ﺷﺎﻣﻠﻮ "
ﻻﺯﻡ ﻧﻴﺴﺖ ﻳﮑﺪﻳﮕﺮ ﺭﺍ " ﺗﺤﻤﻞ " ﮐﻨﻴﻢ،
ﮐﺎﻓﻴﺴﺖ ﻫﻤﺪﻳﮕﺮ ﺭﺍ "ﻗﻀﺎﻭﺕ " ﻧﮑﻨﻴﻢ .
ﻻﺯﻡ ﻧﻴﺴﺖ ﺑﺮﺍﻱ " ﺷﺎﺩﮐﺮﺩﻥ " ﻳﮑﺪﻳﮕﺮ ﺗﻼﺵ ﮐﻨﻴﻢ،
ﮐﺎﻓﻴﺴﺖ ﺑﻪ ﻫﻢ " ﺁﺯﺍﺭ " ﻧﺮﺳﺎﻧﻴﻢ.
ﻻﺯﻡ ﻧﻴﺴﺖ ﺩﻳﮕﺮﺍﻥ ﺭﺍ ﺍﺻﻼﺡ " ﮐﻨﻴﻢ،
ﮐﺎﻓﻴﺴﺖ ﺑﻪ " ﻋﻴﻮﺏ " ﺧﻮﺩ ﺑﻨﮕﺮﻳﻢ.
ﺣﺘﻲ ﻻﺯﻡ ﻧﻴﺴﺖ ﻳﮑﺪﻳﮕﺮ ﺭﺍ "ﺩﻭﺳﺖ " ﺩﺍﺷﺘﻪ ﺑﺎﺷﻴﻢ،
ﻓﻘﻂ ﮐﺎﻓﻴﺴﺖ " ﺩﺷﻤﻦ " ﻫﻢ ﻧﺒﺎﺷﻴﻢ .
ﺁﺭﻱ، ﺩﺭ ﮐﻨﺎﺭ ﻫﻢ ﺷﺎﺩ ﺑﻮﺩﻥ ﻭ ﺑﺎ ﺁﺭﺍﻣﺶ ﺯﻳﺴﺘﻦ، ﺳﺨﺖ ﺳﺎﺩﻩ
ﺍﺳﺖ


پاسخ: متون ادبی وتاثیر گذار - راضیه - 1393 / 11 / 22

♚ﺭﻓــــﯿـــــــــــــﻖ ♚
ﺑﺎﻭﺭ ﮐﻦ ﺭﺍﺳــــــــﺖ ﻣﯿﮕﻮﯾــﻢ
ﺩﺭ ﺍﯾﻦ ﺩﻧﯿــــــــﺎﯼ ﭘــﺮ ﺍﺯ ﺩﺭﻭﻍ
ﺗﻨﻬـــــــﺎ ﺑﻮﺩﻥ
ﺧﯿﻠــــــــﯽ ﺑﻬﺘﺮ
ﺍﺯ ﺑﻮﺩﻥ ﺑﺎﮐﺴـــﯽ ﺍﺳــــﺖ
ﮐﻪ
ﺑﺨﻮﺍﻫــﯽ ﺩﺍﺋــــــــﻢ ﺧﻮﺩﺕ ﺭﺍ
ﺑﻪ ﺍﻭ ﯾﺎﺩﺍﻭﺭﯼ ﮐﻨﯽ
ﺗﺎ ﻓﺮﺍﻣﻮﺷــــــــﺖ ﻧﮑﻨﺪ........


RE: متون ادبی وتاثیر گذار - ملیحه - 1393 / 11 / 25

در روياهايم ديدم كه با خدا گفتگو ميكنم.
خدا پرسيد : " پس تو ميخواهي با من گفتگو كني ؟ "
من در پاسخش گفتم :" اگر وقت داريد . "
خدا خنديد : " وقت من بي نهايت است..... در ذهنت چيست كه ميخواهي از من بپرسي ؟ "
پرسيدم : " چه چيز بشر شما را سخت متعجب ميسازد ؟ "
خدا پاسخ داد : " كودكي شان . اينكه آنها از كودكي شان خسته ميشوند ،عجله دارند كه بزرگ شوند ، وبعد دوباره پس از مدتها ، آرزو ميكنند كه كودك باشند....... اينكه آنها سلامتي خود را از دست ميدهند تا پول بدست آورند و بعد پولشان را از دست ميدهند تا دوباره سلامتي خود را بدست آورند . اينكه با اضطراب به آينده مينگرند و حال را فراموش ميكنند و بنابراين نه در حال ، زندگي ميكنند نه در آينده . اينكه آنها به گونه اي زندگي ميكنند كه گويي هرگز نمي ميرند ، و به گونه اي ميميرند كه گويي هرگز زندگي نكرده اند ."
دستهاي خدا دستانم را گرفت براي مدتي سكوت كرديم و من دوباره پرسيدم : " به عنوان يك پدر ، مي خواهي كدام درسهاي زندگي را فرزندانت بياموزند ؟ "
او گفت : " بياموزند كه آنها نميتوانند كسي را وادار كنند كه عاشقشان باشد ، همه كاري كه آنها ميتوانند بكنند اين است كه اجازه دهند خودشان دوست داشته باشند . بياموزند كه درست نيست خودشان را با ديگري مقايسه كنند ، بياموزند كه فقط چند ثانيه طول مي كشد تا زخمهاي عميقي در آنان كه دوستشان داريم ، ايجاد كنيم اما سالها طول ميكشد تا آن زخم ها را التيام بخشيم . بياموزند كه ثروتمند كسي نيست كه بيشترين ها را دارد كسي است كه به كمترين ها نياز دارد . بياموزند كه آدم هايي هستند كه آنها را دوست دارند ، فقط نمي دانند كه چگونه احساساتشان را نشان دهند . بياموزند كه دو نفر مي توانند با هم به يك نقطه نگاه كنند ، و آنرا متفاوت ببينند . بياموزند كه كافي نيست فقط آنها ديگران را ببخشند ، بلكه آنها نيز بايد خود را ببخشند ."
من با خضوع گفتم : " از شما به خاطر اين گفتگو متشكرم . آيا چيز ديگري هست كه مي خواهيد فرزندانتان بدانند ؟ "
خداوند لبخند زد و گفت : " فقط اينكه بدانند من اينجا هستم . هميشه ."



پاسخ: متون ادبی وتاثیر گذار - محمد81 - 1393 / 11 / 27

تقدیمتقدیمتقدیم

یکی از بزرگترین حقایقی که به آن می اندیشم،
این است که هیچ چیز جز خدا ابدی نیست.
هیچ چیز در دنیا وجود ندارد که تا ابد غیرقابل تغییر باشد.
لحظات خوشی و ناخوشی میآیند و میروند.
نباید به لحظات خوشی وابسته، و

در لحظات ناخوشی خود را اسیر کنم،
در هر صورت چه بخواهم چه نخواهم میگذرد.
زندگی مانند رودخانه جاری است،
پیچ و خم میخورد ،

اما همچنان به مسیر خود به سمت دریا پیش میرود!
عبارت تاکیدی:
امروز جذر و مدهای زندگی را می‌پذیرم و منتظر هدایای خداوندم!
خدایاشکرت



RE: متون ادبی وتاثیر گذار - ملیحه - 1393 / 12 / 2

مي خواهم از زماني که برايم باقي مانده لذت ببرم
شاکر روزهايي که هر يک به هديه اي مي ماند
روياها و اميد هايي که هنوز امکان ممکن شدن دارند
و عشق ها و مهرباني هايي که هنوز فرصت تجربه کردنشان با ماست
يک روز ، روز آخر ما خواهد بود

مارگوت بيکل



RE: متون ادبی وتاثیر گذار - ملیحه - 1393 / 12 / 3



حسین پناهی چه زیبا گفته
روحش شاد
, ﻭﻗﺘﯽ ﺑﻤﯿﺮﻡ ﻫﯿﭻ ﺍﺗﻔﺎﻗﯽ ﻧﺨﻮﺍﻫﺪ ﺍﻓﺘﺎﺩ...!!!
ﻧﻪ ﺟﺎﯾﯽ ﺑﺨﺎﻃﺮﻡ ﺗﻌﻄﯿﻞ ﻣﯿﺸﻮﺩ...!
ﻧﻪ ﺩﺭ ﺍﺧﺒﺎﺭ ﺣﺮﻓﯽ ﺯﺩﻩ ﻣﯿﺸﻮﺩ...!
ﻧﻪ ﺧﯿﺎﺑﺎﻧﯽ ﺑﺴﺘﻪ ﻣﯿﺸﻮﺩ...!
ﻭ ﻧﻪ ﺩﺭ ﺗﻘﻮﯾﻢ ﺧﻄﯽ ﺑﻪ ﺍﺳﻤﻢ ﻧﻮﺷﺘﻪ ﻣﯿﺸﻮﺩ ...!
ﺗﻨﻬﺎ ﻣﻮﻫﺎﯼ ﻣﺎﺩﺭﻡ ﮐﻤﯽ ﺳﭙﯿﺪﺗﺮ ﻣﯿﺸﻮﺩ...!!!
ﻭ ﭘﺪﺭﻡ ﮐﻤﯽ ﺷﮑﺴﺘﻪ ﺗﺮ ...!!!
ﺍﻗﻮﺍﻣﻤﺎﻥ ﭼﻨﺪ ﺭﻭﺯ ﺁﺳﻮﺩﻩ ﺍﺯ ﮐﺎﺭ ...!!!
ﺩﻭﺳﺘﺎﻧﻢ ﺑﻌﺪ ﺍﺯ ﺧﺎﮐﺴﭙﺎﺭﯼ ﻣﻮﻗﻊ ﺧﻮﺭﺩﻥ ﮐﺒﺎﺏ
ﺁﺭﺍﻡ ﺁﺭﺍﻡ ﺧﻨﺪﻩ ﻫﺎﯾﺸﺎﻥ ﺷﺮﻭﻉ ﻣﯿﺸﻮﺩ ...!
ﺭﺍﺳﺘﯽ ، ﻋﺸﻖ ﻗﺪﯾﻤﻢ ﺭﺍ ﺑﮕﻮ...!
ﻫِـــــــــــــــــﻪ ......!
ﺍﻭ ﻫﻢ ﺑﺎ ﺧﻨﺪﻩ ﻫﺎﯾﺶ ﺩﺭ ﺁﻏﻮﺵ ﺩﯾﮕﺮﯼ، ﻣﺮﺍ ﺍﺯ ﯾﺎﺩ می برﺩ...!
ﻣﻦ ﻓﻘﻂ ﺗﻨﻬﺎ ﮔﻮﺭﮐﻨﯽ ﺭﺍ ﺧﺴﺘﻪ ﻣﯽ ﮐﻨﻢ...!
ﻭ ﻣﺪﺍﺣﯽ ﮐﻪ ﺍﻟﮑﯽ ﺍﺯ ﺧﻮﺑﯽ ﻫﺎﯼ ﻧﺪﺍﺷﺘﻪ ﺍﻡ ﻣﯿﮕﻮﯾﺪ
ﻭ ﺍﺷﮏ ﺗﻤﺴﺎﺡ ﻣﯿﺮﯾﺰﺩ ...!!!
ﻭ ﺩﺭ ﺁﺧﺮ


ﻣﻦ می مانم ﻭ ﮔﻮﺭﺳﺘﺎﻥ ﺳﺮﺩ ﻭ ﺗﺎﺭﯾﮏ
ﻭ ﻏﻢ ﻫﻤﯿﺸﮕﯽ ﺍﻡ ﮐﻪ ﻫﻤﺮﺍﻫﻢ می ماند...!!!
زنده یاد " حسین پناهی "



RE: متون ادبی وتاثیر گذار - ملیحه - 1393 / 12 / 4


عشق رمز زندگی است و انسان تنها در عشق است که می تواند وقف

شدگی را بخاطر کسی که دوست می دارد احساس کند

هرگاه کسی را دوست داشتی خواهی فهمید که زندگی چه معنای وسیعی

را در بطن دارد



RE: متون ادبی وتاثیر گذار - ملیحه - 1393 / 12 / 5

"آدم ها" مي آيند

گاهي در زندگي ات مي مانند
گاهي در خاطره ات،

آن ها كه در زندگي ات مي مانند
همسفر مي شوند
آن ها كه در خاطرت مي مانند
كوله پشتيِ تمامِ تجربياتت براي سفر ...

گاهي "تلخ"...
گاهي "شيرين"

گاهي با يادشان "لبخند" مي زني
گاهي يادشان لبخند از "صورتت" برمي دارد

اما تو...
لبخند بزن
به تلخ ترين خاطره هايت حتي...

آدمها مي آيند
و اين آمدن
بايد رخ بدهد

تا تو بداني:

"آمدن" را همه بلدند
اين "ماندن" است
كه هنر مي خواهد...
(سيمين بهبهاني)



پاسخ: متون ادبی وتاثیر گذار - راضیه - 1393 / 12 / 6

مدت هاست چهره ات را

عاشقانه در ذهنم نقاشی می کنم

کارم را خوب بلدم

هیـــــــــــــس بین خودمان باشد

بدجور سر کشیدن چشمانت گیر کرده ام


RE: متون ادبی وتاثیر گذار - افسانه - 1393 / 12 / 7

?????
ﺧﺪﺍﻭﻧﺪﺍ
ﻣﺎﺭﺍ ﺑﺒﺨﺶ
ﺑﺮﺍﻫﯽ ﺭﻓﺘﯿﻢ ﮐﻪ ﺭﺍﻩ ﺗﻮ ﻧﺒﻮﺩ
ﻣﺎﺭﺍ ﺑﺒﺨﺶ
ﺩﺭ ﺧﺎﻧﻪ ﺍﺋﯽ ﺭﺍ ﺯﺩﯾﻢ ﮐﻪ
ﺧﺎﻧﻪ ﺗﻮ ﻧﺒﻮﺩ
ﺧﺪﺍﻭﻧﺪﺍ
ﺗﻮ ﮐﻪ ﺁﺳﻤﺎﻧﯽ ﺭﺍ ﻣﯽ ﮔﺮﯾﺎﻧﯽ
ﺗﺎ ﺩﻟﯽ ﺭﺍ ﺑﺨﻨﺪﺍﻧﯽ
ﺑﺨﻨﺪﺍﻥ ﻣﺎﺭﺍ
ﺑﯽ ﺁﻧﮑﻪ ﺩﻟﯽ ﺭﺍ ﺑﮕﺮﯾﺎﻧﯽ
ﺑﺨﻨﺪﺍﻥ ﻣﺎﺭﺍ
ﺑﺨﻨﺪﺍﻥ ﻣﺎﺭﺍ
[۱۲:۴۷ AM،‏ ۲۰۱۵/۲/۲۱] مامان حدی: گر کسی تو را با تمام مهربانیت دوست نداشت
دلگیر مباش که نه تو گنه کاری نه او او دلش برای پذیرش مهربانی تنگ است
گناه از او نیست
تو هم با تمام مهربانیت زیباترین معصوم دنیایی
پس خود را گنهکار نبین
من خدایی می شناسم ابر رحمتش به عمر زمین و زمان باریده‌
یکی سپاسش می گوید و هزاران نفر کفر می گویند

پس از ناسپاسی‌شان نرنج، اما برای شادی دلشان بکوش؛
که با مهربانی روح تو آرام می گیرد
تو با مهرت بال و پر می گیری
خوبی دلیل جاودانگی تو خواهد شد
دوست بدار نه برای آنکه دوستت بدارند
تو به پاس زیبایی عشق، عشق بورز