: اثر دیابت روی سلول درمانی قلب - نسخهی قابل چاپ +- انجمن حمایت ازبیماران چشمی آرپی،لبر و اشتارگات در ایران (http://rpsiran.ir/forum/.) +-- انجمن: اخبار و اطلاعات پزشکی و چشم پزشکی (http://rpsiran.ir/forum/./forumdisplay.php?fid=4) +--- انجمن: اخبار پزشکی (http://rpsiran.ir/forum/./forumdisplay.php?fid=6) +--- موضوع: : اثر دیابت روی سلول درمانی قلب (/showthread.php?tid=4495) |
: اثر دیابت روی سلول درمانی قلب - صدف - 1394 / 10 / 18 سلول های بنیادی بالغ انسانی این توانایی را دارند که درمانی موثر برای نارسایی های قلبی باشند و این عمل را می توانند از طریق حمایت های پاراکرینی(ترشح برخی فاکتورها) و یا تمایز و جایگزینی سلول های از دست رفته در میوکاردیوم قلبی انجام دهند. اما بیماری های قلبی اغلب با بیماری های دیگر نیز همراه هستند که این بیماری ها می توانند عملکرد سلول های بنیادی/پیش ساز روی ترمیم قلب را مختل کنند.به گزارش "انجمن حمایت ازبیماران چشمی آرپی،لبر و اشتارگات در ایران " به نقل ازstem cellportal، سلول درمانی های قلبی معمولا شامل استفاده از سلول های مشتق از کاردیوسفیر(CDCs) و سلول های مزانشیمی مشتق از بافت چربی است که مطالعات صورت گرفته نشان دهنده کارایی درمانی و بی خطر بودن کوتاه مدت این سلول ها در درمان نارسایی های قلبی بوده است. برای ارزیابی اثرات دیابت روی کارایی این سلول های بنیادی در بیماری های قلبی، محققین در کالج سلطنتی لندن عملکرد درمانی این سلول ها را در موش هایی که با رژیم غذایی پرچربی و رژیم غذایی استاندارد تغذیه می شدند، بررسی کردند. نتایج نشان می دهد که رژیم غذایی پر چربی روی عملکرد سلول های مشتق از کاردیوسفیرها اثر نمی گذارد اما موجب تغییر در محتویات سلولی، جمعیت سلول های بنیادی مزانشیمی مشتق از بافت چربی می شود و بدین ترتیب روی ظرفیت ترمیمی آن ها اثر می گذارد. موش هایی که با رژیم غذایی پرچربی تغذیه می شوند، فنوتیپ اولیه دیابتی را نشان می دهند و چربی بدنی آن ها افزایش می یابد. در مورد این موش ها کشت سلول های بنیادی مزانشیمی مشتق از چربی ها آن ها، حاکی از افزایش تکثیر آن ها بود و این در حالی بود که در کمیت سلول های مشتق از کاردیوسفیرها تغییری مشاهده نشد. این نشان می دهد که دیابتی بودن اثری روی تکثیر آزمایشگاهی سلول های بنیادی برای استفاده درمانی ندارد. هم چنین ارزیابی های عملکردی نیز هیچ تفاوت معناداری روی سلول های مشتق از کاردیوسفیرها و سلول های بنیادی مزانشیمی مشتق از چربی از نظر ترشح VEGF، مهاجرت سلولی و توانایی کلونی زایی سلول های بنیادی نشان نداد. اما آن چه در این میان متفاوت بود این که بود که در این سلول های بنیادی مزانشیمی مشتق از چربی، پاسخ به شرایط تمایز به کاردیومیوسیت ها آهسته تر بود و این سلول ها در مقایسه با سلول های مشتق از کاردیوسفیرها، مارکرهای قلبی کمتری را بیان کردند. این مقایسه ها نشان می دهد که سلول های مشتق از کاردیوسفیرها تحت تاثیر فنوتیپ دیابتی قرار نمی گیرند و توانایی تمایزی آن ها به کاردیومیوسیت ها در مقایسه با سلول های بنیادی مزانیشمی مشتق از بافت چربی قوی تر است. این نشان می دهد که سلول های مشتق از کاردیوسفیرها می توانند از نظر بالینی و ترمیمی برای درمان بیماری های قلبی مناسب تر باشند.
|