داستانهای عبرت آموز و کوتاه و عامیانه
|
1393 / 6 / 30، 09:52 عصر,
|
|||
|
|||
خسرو حکیم رابط ,کتابی دارد از روز نوشتهها و خاطرات خود به نام «من با کدام ابر».
در آن داستانی ست به نام «سه تفنگدار» که مضمون آن به شرح زیر است: روز سهشنبه در کلاس پنجم دبستان، به دانشآموزان گفتم که شنبه امتحان تاریخ و جغرافیا دارید، شفاهی. روز پنجشنبه گفتم: امتحان تاریخ و جغرافیا داریم، همین امروزو کتبی. همه اعتراض کردند که امتحان قرار نبود امروز باشد و قرار بود شنبه باشد. همینطور قرار نبود کتبی باشد و قرار بود شفاهی باشد. گفتم: همین است که هست. امروز است و کتبی است. هر کس نمیخواهد بیاید جلوی کلاس بایستد. از کلاس شصت نفری، سه نفر آمدند و جلوی کلاس ایستادند. سوالات را روی تخته نوشتم و بچهها پاسخها را روی کاغذ نوشتند. وقتی امتحان تمام شد.....گفتم: از هر کدام از شما، ده نمره کم میکنم از تاریخ و ده نمره از جغرافیا. و به این سه نفر بیست نمره میدهم در تاریخ و بیست نمره در جغرافیا!!!!! تا..... بیاموزید که زیر بار ظلم نروید. درس امروز ما ظلم ستیزی است |
|||
5 کاربر به خاطر ارسال این پست از فرید تشکر کردهاند: ملیحه, محمد حسین, فاطمه, عاطفه, سوزان |
|
کاربرانِ درحال بازدید از این موضوع: 19 مهمان