من و معلولیتم

1393 / 7 / 14، 10:21 صبح,
#2
گلجشنگلجشنگل
این مطلب را در وبلاگی خوندم و دوست دارم تاکید کنم کلمه به کلمه ی این مطلب توسط فردی نوشته شده است که دوازده سال است دچار ضایعه ی نخاعی از ناحیه ی گردن است. هر کلمه را با تمام وجود زندگی کرده و موفقیت ها و ناکامی هایی طی این سالها داشته است. شادی های بسیاری را تجربه کرده و دوست داشت تجربه ی کنونی اش را همان سال های اول می داشت. من با شما غریبه نیستم.

گلجشنگلجشن
تلخکامی ناگهانی که به سبب های مختلف از جمله معلولیت بوجود می آید می تواند تلطیف یابد و چه بسا با بدست آمدن موفقیت های جدید حس شادکامی نیز تجربه شود. البته این آسان نیست ولی شدنیست. شاید بزرگترین معظلی که یک فرد معلول با آن مواجه است به هم ریختن برنامه های زندگی اش و گیجی و سردرگمی در اتفاق جدید باشد. با معلولیت بخش هایی از توانایی های جسمانی ما مختل می شود یا ازبین میرود و این درصدی از استقلال ما را خدشه دار می کند. در ابتدا و مهمترین مسئله در این زمان پذیرفت واقعیت جدید موجود و مهمتراز آن اندیشیدن و کشف توانایی های باقی مانده و استعداد هایست که تا کنون به آن توجه نداشته ایم.

یکی از بزرگترین معضل معلولین در جامعه ی ما و حتی گاهی درجوامع متمدن و مترقی این است که افراد سالم از خانه و خانواده گرفته تا دوست و شهر و شهروند وقتی که با معلولی مواجه می شوند ابتدا ناتوانی های جسمی او را می بینند. این شیوه ی نگریستن اشتباه است و بایستی توانایی های باقی مانده ی فرد معلول دیده شود. نکته ای که می خواهم مطرح کنم اینست که اگر عموم مردم بخاطر ناآگاهی؛ ابتدا ناتوانی مامعلولین را می بینند خود ما معلولین نباید اینگونه به خود نگاه کنیم چون حقیقت ماجرا این است که هنوز ما توانایی هایی داریم.

به صحبت های پاراگراف اولم برگردیم. چگونه می شود بعد از اتفاقی که به معلولیت منجر شده است توانایی ها و استعدادی های پیدا و پنهان خود را بشناسیم و بازیابیم؟ به نظر من ما باید در همان ماه های اول برای دقایقی آه و افسوس زاری را کناری بگذاریم و مانند شخص دومی روبروی خود بایستیم و کاملا" متفکرانه بر احوال خود دقت کرده و ببینیم چه توانایی های دیگری برای ما مانده و چه استعدادی های دیگری در ما وجود دارد که با همین مقدار توانایی می توانیم به آن بپردازیم و در آن پیشرفت کنیم و شکوفا شویم.

دوستان عزیز معلول من؛ دیگر مانند صد سال پیش یک معلول به فرض اگر پاهایش را از دست می دهد یا بی جان می شود از حرکت محروم نیست چون وسیله ای مانند ویلچر وجود دارد و با ویلچر ما بخشی از استقلال خود را برای حرکت بدست می آوریم. یا مثلا" اینکه مانند گذشته های دور بخاطر نبود بستر مناسب دچار زخم های بستر پی در پی نمی شویم چون وسیله ای مانند تشک مواج ویژه ی معلولین وجود دارد. با وجود کالاهای پزشکی و کمک حرکتی ما می توانیم مقداری از توانایی های اندام های از کار افتاده را بازیابی کنیم. اصلا" نباید با نگاهی غضب آلود به این وسایل نگاه کنیم و در مقابل استفاده از آنها لج کنیم. این وسایل می توانند مانند دوستی برای ما باشند. البته این وسایل گران است و باید با نام نویسی در سازمان های حمایتی مانند بهزیستی بخشی از آنرا بدست آورد. مهمتر از آن اگر بازیابی توانایی های باقی مانده درآمدزا باشد خود فرد معلول می تواند آنها را خریداری کند. مطمئن باشید اگر بتوانید با پولی که بعداز معلولیت بدست آورده اید هر خریدی چه مربوط به کلاهای پزشکی چه هر خرید شخصی دیگری انجام دهید آن خرید نه تنها شما را از تلخکامی بیرون می کشد بلکه به چنان شور و شادی می رساند که هیچ فرد کاملا" سالمی از نظر جسمی نمی تواند آنرا تجربه کند.

مورد دیگری که دوست دارم به آن اشاره کنم این است که ما انسان ها هر چیزی را از دست می دهیم چیزهای دیگری را بدست می آوریم. تصور کنید فردی ترم اول یا دوم دانشگاه دچار ضایعه ی نخاعی شود. امروزه لیسانس گرفتن چنان ویژگی خاصی به نظر نمی آید و تقریبا از همه انتظار می رود لیسانس رشته ای که دوست دارند را براحتی بگیرند. اما اگر کسی که ترم های ابتدایی دچار ضایعه نخاعی شده بتواند لیسانس اش را بگیرد ده ها برابر یک فرد معمولی مورد توجه و تحسین دیگران قرار می گیرد. همه ی انسان ها احتیاج به تحسین خانواده، دوستان و افراد دیگر دارند. یک معلول در مواردی می تواند بسیار تحسین برانگیز شود و تحسین موجب شادی و شعف و انگیزه ی بیشتر برای موفقیت های بعدی می شود
تشکر از این کاربر پاسخ
[-] 18 کاربر به خاطر ارسال این پست از ملیحه تشکر کرده‌اند:
مینا2, محمد81, محمد حسین, ماهان, فرید, فرزاد, فاطمه, غلامرضا1, علیرضا۷۱, علی کوچولو, عاطفه1, عاطفه, صدف, سکینه, سوزان, سعیده, راضیه, بهزاد



پیام‌های داخل این موضوع
من و معلولیتم - توسط ملیحه - 1393 / 7 / 14، 01:08 صبح
من و معلولیتم - توسط ملیحه - 1393 / 7 / 14، 10:21 صبح
RE: من جدا از معلولیتم - توسط ملیحه - 1393 / 7 / 18، 02:52 عصر
RE: من و معلولیتم - توسط ملیحه - 1393 / 7 / 24، 03:33 عصر
RE: من و معلولیتم - توسط ملیحه - 1393 / 7 / 27، 03:19 عصر
RE: من و معلولیتم - توسط ملیحه - 1393 / 8 / 2، 08:26 عصر
RE: من و معلولیتم - توسط سکینه - 1393 / 8 / 5، 11:18 صبح
RE: من و معلولیتم - توسط ملیحه - 1393 / 8 / 28، 11:05 صبح
RE: من و معلولیتم - توسط سکینه - 1393 / 8 / 28، 08:28 عصر
RE: من و معلولیتم - توسط ملیحه - 1393 / 12 / 4، 12:52 عصر
RE: من و معلولیتم - توسط ملیحه - 1393 / 12 / 7، 01:07 عصر
پاسخ: من و معلولیتم - توسط راضیه - 1393 / 12 / 12، 07:25 عصر
RE: من و معلولیتم - توسط ملیحه - 1394 / 3 / 24، 04:01 عصر
RE: من و معلولیتم - توسط ملیحه - 1394 / 5 / 1، 02:39 عصر
RE: من و معلولیتم - توسط ملیحه - 1394 / 7 / 1، 12:15 عصر

پرش به انجمن:


کاربرانِ درحال بازدید از این موضوع: 3 مهمان

صفحه‌ی تماس | پرتال حمایت ازبیماران چشمی آرپی،لبرواشتارگات درایران | بازگشت به بالا | | بایگانی | پیوند سایتی RSS
Persian Translation by MyBBIran.com - Ver: 5.8
Powered by