1393 / 8 / 20، 09:31 عصر
تقویت حس لامسه ی علی
این روزها سخت مشغولم ، مشغول تقویت حس لامسه ی علی !
اره دیگه قراره اون با شش نقطه ی کوچک در اینده، درس بخونه ، مشق بنویسه وشاید در اینده دانشگاه هم بره !
قراره در اینده اون با همین شش نقطه یه دنیای جدید داشته باشه و با سایرین ارتباط برقرار کنه و البته شاید هم سفینه ی ژن از راه برسه و یا سلولها بنیادی ،و علی نیازی به بریل نداشته باشه ! نمیدونم از بس که از ژنها و سلولها گفتم یه جورایی قضیه لوث شده و گاهی سخته باور کردنش ! بخصوص وقتی پای بیماری ژنتیکی به میون میاد که بدتر چون معلومه دیگه خانه از پای بست خراب است !حالا بگذریم
برای تقویت حس لامسه ی علی تیکه پارچه هارو به انتهای ورقه های یه دفتر چسبوندم و شماره گذاری کردم واز اون طرف هم روی یک تیکه مقوا مثل همون پارچه ها رو چسبوندم و برای اونها هم شماره گذاشتم علی با یک دست تیکه پارچه های دفتر رو لمس می کنه و با دست دیگه اش پارچه های روی مقوا رو و باید پارچه های مشابه رو تشخیص بده
توی یه جعبه ی سبز خوش رنگ هم پسته و بادوم و بادوم هندی و لپه و عدس و لوبیا و نخود ریختم و دو تا سوراخ گرد به اندازه ی دستهای علی گذاشتم و علی باید هر چی که من میخوام رو به من بده ، که خب قاعدتا خوردنی ها رو زود تشخیص میده !
روی یه تیکه اکاسیو هم سوزن ته گردهایی که انتهاشون برجسته و رنگی هست حروف بریل رو که یاد گرفته ، فرو کردم تا علی اونا رو لمس کنه و تو ذهنش بمونه که مثلا شماره ی 3و4و5 میشه" آ "
و با مقواهای رنگی سبز هم شش دایره ی بزرگ به اندازه ی بشقاب بریدم وشماره گذاری کردم وچند دایره ی دیگه به رنگ صورتی و براساس حرفی که باید یاد بگیره مقوای صورتی به جای مقوای سبز میزارم مثلا حرف "ب" شماره ی 1و2 میشه که من دایره های 1و2 روصورتی گذاشته وبقیه رو سبز میزارم به این ترتیب تغییر رنگ شماره هارو در ذهنش حک می کنه
من و همسرم هم در بازی حس تقویت لامسه با او شریک میشیم و با هم کار می کنیم البته با هزار
دوز و کلک چون اصلا زیر بار نمیره و همش از چشماش استفاد می کنه
یه مطلب جالب دیگه این که معلم بریل علی گفت که :افراد کم بینا به دلیل این که با پوزیشن خاصی راه میرن (با احتیاط راه میرن چون از وجود مانع در جلوشون هراس دارن) به مرور تغییرات اسکلتال پیدا کرده و ستون فقراتشون قوز میشه بنابرای افراد کم بینا حتما باید ورزش کنند !
حالا هوای بیرون سرده من و علی و بابا ش شبها توراهروی خونه با هم وسط بازی میکنیم تا علی یه کم تحرک داشته باشه
واین شده کار هر شب ما !
لوئیس بریل امیدوارم روحت درارامش باشد ، که حتما هست ، چون بزرگترین خدمت رو به نابینایان کردی !
این روزها سخت مشغولم ، مشغول تقویت حس لامسه ی علی !
اره دیگه قراره اون با شش نقطه ی کوچک در اینده، درس بخونه ، مشق بنویسه وشاید در اینده دانشگاه هم بره !
قراره در اینده اون با همین شش نقطه یه دنیای جدید داشته باشه و با سایرین ارتباط برقرار کنه و البته شاید هم سفینه ی ژن از راه برسه و یا سلولها بنیادی ،و علی نیازی به بریل نداشته باشه ! نمیدونم از بس که از ژنها و سلولها گفتم یه جورایی قضیه لوث شده و گاهی سخته باور کردنش ! بخصوص وقتی پای بیماری ژنتیکی به میون میاد که بدتر چون معلومه دیگه خانه از پای بست خراب است !حالا بگذریم
برای تقویت حس لامسه ی علی تیکه پارچه هارو به انتهای ورقه های یه دفتر چسبوندم و شماره گذاری کردم واز اون طرف هم روی یک تیکه مقوا مثل همون پارچه ها رو چسبوندم و برای اونها هم شماره گذاشتم علی با یک دست تیکه پارچه های دفتر رو لمس می کنه و با دست دیگه اش پارچه های روی مقوا رو و باید پارچه های مشابه رو تشخیص بده
توی یه جعبه ی سبز خوش رنگ هم پسته و بادوم و بادوم هندی و لپه و عدس و لوبیا و نخود ریختم و دو تا سوراخ گرد به اندازه ی دستهای علی گذاشتم و علی باید هر چی که من میخوام رو به من بده ، که خب قاعدتا خوردنی ها رو زود تشخیص میده !
روی یه تیکه اکاسیو هم سوزن ته گردهایی که انتهاشون برجسته و رنگی هست حروف بریل رو که یاد گرفته ، فرو کردم تا علی اونا رو لمس کنه و تو ذهنش بمونه که مثلا شماره ی 3و4و5 میشه" آ "
و با مقواهای رنگی سبز هم شش دایره ی بزرگ به اندازه ی بشقاب بریدم وشماره گذاری کردم وچند دایره ی دیگه به رنگ صورتی و براساس حرفی که باید یاد بگیره مقوای صورتی به جای مقوای سبز میزارم مثلا حرف "ب" شماره ی 1و2 میشه که من دایره های 1و2 روصورتی گذاشته وبقیه رو سبز میزارم به این ترتیب تغییر رنگ شماره هارو در ذهنش حک می کنه
من و همسرم هم در بازی حس تقویت لامسه با او شریک میشیم و با هم کار می کنیم البته با هزار
دوز و کلک چون اصلا زیر بار نمیره و همش از چشماش استفاد می کنه
یه مطلب جالب دیگه این که معلم بریل علی گفت که :افراد کم بینا به دلیل این که با پوزیشن خاصی راه میرن (با احتیاط راه میرن چون از وجود مانع در جلوشون هراس دارن) به مرور تغییرات اسکلتال پیدا کرده و ستون فقراتشون قوز میشه بنابرای افراد کم بینا حتما باید ورزش کنند !
حالا هوای بیرون سرده من و علی و بابا ش شبها توراهروی خونه با هم وسط بازی میکنیم تا علی یه کم تحرک داشته باشه
واین شده کار هر شب ما !
لوئیس بریل امیدوارم روحت درارامش باشد ، که حتما هست ، چون بزرگترین خدمت رو به نابینایان کردی !