1394 / 5 / 31، 04:49 عصر
بتمن وارد میشود ...!
دیروز صبح ما سر سفره ی صبحانه بودیم و داشتیم صبحانه میخوردیم
علی ازخواب بیدار شد و اومد تو اشپزخونه و یه دفعه دادزد : بتمن وارد میشووووود
بعدش هم یه فریاد بلند کشید ، کاش فریاد بود عربده کشید
خیلی خوشحال شدم از این بهتر نمیشه این عربده یعنی این که علی حالش خووووبه
فداش بشم وقتی که که مریض میشه چقدر دنیام تنگ و تاریک میشه چقدر نفس کشیدن برام سخته
کاش همیشه فریاد بکشه ، کاش همیشه بینظم باشه ، کاش سروصدا کنه ، کاش همیشه اعصاب خوردی راه بندازه من اینجوری میفهمم که حالش خوبه و چون اون خوبه من خوبم
بعدشم گفت : یه صبحانه مفصل اماده کن مامان !
علی با لذت تموم شروع به خوردن صبحانه کرد
امروز ازمایشات علی رو گرفتم چربیش پایین تر اومده بود و مهمتر از همه کارکرد کلیویش خوب بود و من بیش از حد تصور خوبم بیشتر از اونچه که شما فکرشو بکنید من فعلا قرصهای متفورمین رو به علی نمیدم همون کلسترامین و شربت امگا3 و رژیم غذایی و ورزش میتونه چاره ساز باشه
من و علی امروز گرگ وبره بازی و نقطه بازی کردیم و درنهایت هم نمایش سه بچه فیل رو بازی کردیم من همیشه نقش گرگ رو به عهده دارم !
علی یه دارت مغناطیسی هم داره میره در فاصله ی 45 سانت متری می ایسته و تیرها رو پرت میکنه !چه هنری میکنه منم اکثرا این بازی روبا علی میکنم من همش فکر میکنم هدف روبروی من چشم اختاپوس هست هر چی سعی میکنم که چشمشو هدف بگیرم نمی تونم چون اون دائم حرکت میکنه
راستی توهفته ها ی گذشته علی روبرای حجامت هم بردم پیش پزشک سنتی علی دیگه بزرگ شده و احساس میکنم متوجه میشه هر اقدامی که ما میکنیم برای سلامتی خودش هست و همکاریش بیشتر شده
پزشک سنتی میگفت بهترین موقع حجامت کردن در فصل پاییز هست و من به امید خدا باز هم علی رو برای حجامت در فصل پاییز خواهم برد
در واقع من و انسی خانم و مامان نازنین و همه ی مامانهای دنیاهر کاری که در توانمون باشه برای فرزندمون انجام خواهیم داد تا جگر گوشمون اسوده باشه
وقتی علی رو پزشک غدد بردم برای اینکه تاکید کنم که علی هنوز نباید بستنی بخوره به دکتر گفتم : جناب علی اقاحالا حالاها نباید بستنی بخورن و با من همکاری داشته باشن
دکتر گفت : نخیر بخوره اما مامانش باید براش درست کنه با قندهای رژیمی اسپارتام و ساخارین !
گاو یاسمن زایید !!دیگه علی هر روز میگفت مامان دکتر خودش گفت من میتونم بستنی بخورم زود برام درست کن
راستش من قبلا شنیده بودم که این قندها اسما رژیمی هستن و اونها هم مضر هستن تو اینترنت سرچ کردم دیدم اثرات منفی رو کبد میزاره و..
بنابراین گزینه ی قندهای رژیمی حذف شد اما من با میوه ها موز و انبه و هلو برای پسرم بستنی درست میکنم بدون شکر و خامه چون خودشون شیرینن و بسیار هم خوشمزه میشه در اخر هم برای دلخوشی علی کمی شکلات تلخ روش رنده میکنم و میشه یه بستنی دلچسب برای علی
علی مثل گذشته با خوردنشون کیف میکنه
حالا تصمیم دارم حتی برم نونهای بستنی رو بگیرم و بعد بستنی رو توی اونا برای علی بریزم این جوری فکر کنم بیشتر خوشش بیاد حالا دیگه پسرم بستنی هم میخوره و من خوشحالم
به امید خدا در روزهای اینده شیرینیهای رژیمی هم برای شازده پسرم درست میکنم تا روزهای قشنگی داشته باشه تا لذت ببره تا شاد باشه
دوستش دارم ، دوستش دارم دوستش دارررررم به اندازه ی تمام دنیا به اندازه ی معصومیت چشمای قشنگش به اندازه دندونای تازه دراومدش که خیلی اونو زیباتر و ملوس تر کرده
وقتی علی میخنده فکر میکنم زیباترین هنر افرینش رو روبه روی خودم دارم می بینم
وااای چقدر زندگی قشنگه ، چقدر امروز راحت نفس میکشم همتونو دوست دارم
دعا کنین یاسمن هیچوقت ناراحت نباشه وگرنه همه از دستش به عذابن
دیروز صبح ما سر سفره ی صبحانه بودیم و داشتیم صبحانه میخوردیم
علی ازخواب بیدار شد و اومد تو اشپزخونه و یه دفعه دادزد : بتمن وارد میشووووود
بعدش هم یه فریاد بلند کشید ، کاش فریاد بود عربده کشید
خیلی خوشحال شدم از این بهتر نمیشه این عربده یعنی این که علی حالش خووووبه
فداش بشم وقتی که که مریض میشه چقدر دنیام تنگ و تاریک میشه چقدر نفس کشیدن برام سخته
کاش همیشه فریاد بکشه ، کاش همیشه بینظم باشه ، کاش سروصدا کنه ، کاش همیشه اعصاب خوردی راه بندازه من اینجوری میفهمم که حالش خوبه و چون اون خوبه من خوبم
بعدشم گفت : یه صبحانه مفصل اماده کن مامان !
علی با لذت تموم شروع به خوردن صبحانه کرد
امروز ازمایشات علی رو گرفتم چربیش پایین تر اومده بود و مهمتر از همه کارکرد کلیویش خوب بود و من بیش از حد تصور خوبم بیشتر از اونچه که شما فکرشو بکنید من فعلا قرصهای متفورمین رو به علی نمیدم همون کلسترامین و شربت امگا3 و رژیم غذایی و ورزش میتونه چاره ساز باشه
من و علی امروز گرگ وبره بازی و نقطه بازی کردیم و درنهایت هم نمایش سه بچه فیل رو بازی کردیم من همیشه نقش گرگ رو به عهده دارم !
علی یه دارت مغناطیسی هم داره میره در فاصله ی 45 سانت متری می ایسته و تیرها رو پرت میکنه !چه هنری میکنه منم اکثرا این بازی روبا علی میکنم من همش فکر میکنم هدف روبروی من چشم اختاپوس هست هر چی سعی میکنم که چشمشو هدف بگیرم نمی تونم چون اون دائم حرکت میکنه
راستی توهفته ها ی گذشته علی روبرای حجامت هم بردم پیش پزشک سنتی علی دیگه بزرگ شده و احساس میکنم متوجه میشه هر اقدامی که ما میکنیم برای سلامتی خودش هست و همکاریش بیشتر شده
پزشک سنتی میگفت بهترین موقع حجامت کردن در فصل پاییز هست و من به امید خدا باز هم علی رو برای حجامت در فصل پاییز خواهم برد
در واقع من و انسی خانم و مامان نازنین و همه ی مامانهای دنیاهر کاری که در توانمون باشه برای فرزندمون انجام خواهیم داد تا جگر گوشمون اسوده باشه
وقتی علی رو پزشک غدد بردم برای اینکه تاکید کنم که علی هنوز نباید بستنی بخوره به دکتر گفتم : جناب علی اقاحالا حالاها نباید بستنی بخورن و با من همکاری داشته باشن
دکتر گفت : نخیر بخوره اما مامانش باید براش درست کنه با قندهای رژیمی اسپارتام و ساخارین !
گاو یاسمن زایید !!دیگه علی هر روز میگفت مامان دکتر خودش گفت من میتونم بستنی بخورم زود برام درست کن
راستش من قبلا شنیده بودم که این قندها اسما رژیمی هستن و اونها هم مضر هستن تو اینترنت سرچ کردم دیدم اثرات منفی رو کبد میزاره و..
بنابراین گزینه ی قندهای رژیمی حذف شد اما من با میوه ها موز و انبه و هلو برای پسرم بستنی درست میکنم بدون شکر و خامه چون خودشون شیرینن و بسیار هم خوشمزه میشه در اخر هم برای دلخوشی علی کمی شکلات تلخ روش رنده میکنم و میشه یه بستنی دلچسب برای علی
علی مثل گذشته با خوردنشون کیف میکنه
حالا تصمیم دارم حتی برم نونهای بستنی رو بگیرم و بعد بستنی رو توی اونا برای علی بریزم این جوری فکر کنم بیشتر خوشش بیاد حالا دیگه پسرم بستنی هم میخوره و من خوشحالم
به امید خدا در روزهای اینده شیرینیهای رژیمی هم برای شازده پسرم درست میکنم تا روزهای قشنگی داشته باشه تا لذت ببره تا شاد باشه
دوستش دارم ، دوستش دارم دوستش دارررررم به اندازه ی تمام دنیا به اندازه ی معصومیت چشمای قشنگش به اندازه دندونای تازه دراومدش که خیلی اونو زیباتر و ملوس تر کرده
وقتی علی میخنده فکر میکنم زیباترین هنر افرینش رو روبه روی خودم دارم می بینم
وااای چقدر زندگی قشنگه ، چقدر امروز راحت نفس میکشم همتونو دوست دارم
دعا کنین یاسمن هیچوقت ناراحت نباشه وگرنه همه از دستش به عذابن