انجمن حمایت ازبیماران چشمی آرپی،لبر و اشتارگات در ایران
  • پرتال
  • انجمن
    • مشاهده ارسال های جدید
    • مشاهده ارسالهای امروز
  • لیست اعضا
  • جستجو
  • تقویم
  • راهنما
  • زمان کنونی: 1404 / 2 / 31، 05:10 عصر
  • A+
  • A
  • A-
درود مهمان گرامی! ورود ثبت نام
ورود
نام کاربری:
گذرواژه‌: گذرواژه‌تان را فراموش کرده‌اید؟
 
قابل توجه مهمانان بازدید کننده: با اتخاذ تدابیر و ارائه اعلام شماره حساب بانکی که در ذیل به آن اشاره شده با حفظ ارزش ها و كرامات والای انسانی و تكیه بر مشاركت و همكاری نزدیك شما اعضاء و بازدیدکنندگان درحمایت وکمک به تأمین حداقل نیازهای اساسی این قشر کم بینا، نابینا وكم درآمد، ماراحمایت ویاری نمائید. شماره حساب کارت شتاب بانک رفاه کارگران به شماره: 5894631500966528 به نام حاج آقا ابراهیمی وجوه خود را واریز نمائید. ««در صورت ثبت نام دراین انجمن حتما ازنام کاربری فارسی استفاده نمائید (انتخاب نام کاربری با زبان انگلیسی تائید و فعال نمیگردد) جهت تائید و فعال سازی نام کاربری خود با شماره 09389502752 بنام محسن سروش راس ساعت 10 الی 11صبح بجز روزهای تعطیل تماس حاصل نمائید.»» ایمیل انجمن: FORUM.RPSIRAN.IR@GMAIL.COM

انجمن حمایت ازبیماران چشمی آرپی،لبر و اشتارگات در ایران › بخش مخصوص اعضاء › نوجوانان و نونهالان"تیام"
اشعار و داستانهای کودکان

صفحه‌ها (2): 1 2 بعدی »
حالت‌های نمایش موضوع
اشعار و داستانهای کودکان
نساء3 آفلاین
عضو غریبه
*
ارسال‌ها: 0
تشکر اهداء کرده: 52
تشکر دریافتی: 61 بار در 2 پست
موضوع‌ها: 2
تاریخ عضویت: 1393 / 5 / 17
اعتبار: 0
#1
1393 / 6 / 17، 02:30 عصر
گلگلگلگل

* از طرف خواهر زاده عزیزم زهرا کوچولو *
گلنام شعر: ماهممون میتونیمگل

* می گم از روزگاری / که دوستای زیادی *

* عاطفه و ملیحه / سکوت دیگه کافیه *

* یه روز که این نسا جون / هی غصه داشت فراوون *

* لیلا که دوست اوناست / او آبجی گل ماست *

* میگه که من قوی ام / با اینکه من آرپی ام *

* مهم نیست که چی باشی / خوبه همش شاد باشی *

* عاطفه هم میخنده / میگه نشین بازنده *

* ملیحه شادو سر حال / میگه دوستای باحال *

* باروحیه و قدرت / همیشه و همه وقت *

* خوشحال و شاد میمونیم/ ما هممون میتونیم *

گلگلگل
ارسال‌ها
تشکر از این کاربر پاسخ
28 کاربر به خاطر ارسال این پست از نساء3 تشکر کرده‌اند:
نازنین, مینا, ملیحه, مرضیه, محمدرضا, محمد81, محمد حسین, محسن سروش, لیلا3, لیلا, فرید, فرزاد, فاطمه, غلامرضا1, علی کوچولو, عبدالحسین, عاطفه1, عاطفه, صدف, سوزان, سعیده, سایه سایت, خدیجه, امیرعلی, افشین, ابابصیر, آزاده58, آرمند
زهرا کوچولو آفلاین
عضو غریبه
*
ارسال‌ها: 5
تشکر اهداء کرده: 16
تشکر دریافتی: 122 بار در 5 پست
موضوع‌ها: 1
تاریخ عضویت: 1393 / 6 / 18
اعتبار: 1
#2
1393 / 6 / 20، 02:10 عصر
نام:زهرا کوچولو
نام شعر:دوستان مهربان

توهر گوشه دنیا چند تا رفیق زیبا کمک میکنن اونها به بچه ها بزرگا داداش محسن تو ماهی خیر ببینی الهی تویی مدیر سایتی چه مرد با وفایی آبجی مهربونه اون سعیده خانومه با هوشیاری و دقت به بچه ها همه وقت کمک میکنه آبجی دوست دارم میدونی به او میگن فرشته تو آسمون نوشته آبجی سعیده تو گلی دوست داریم ما خیلی پدر آرپی ایران ابراهیمی مهربان علیرضا ی قهرمان جانباز میباشد ایشان خانوم ستاریان دکتر درویش خوشنام همه هستند مهربان در همه حال و زمان آرپی دیگه شکست خورد از یادبچه ها مرد
ارسال‌ها
تشکر از این کاربر پاسخ
30 کاربر به خاطر ارسال این پست از زهرا کوچولو تشکر کرده‌اند:
نساء3, نازنین, مینا, ملیحه, مرضیه, محمد81, محمد حسین, محسن سروش, مجتبی, ماهان, لیلا, فرید, فرزاد, فاطمه, غلامرضا1, علی کوچولو, عبدالحسین, عاطفه1, عاطفه, صدف, سوزان, سعیده, راضیه, خدیجه, بهزاد, امیرعلی, افشین, ابراهیم, ابابصیر, آرمند
زهرا کوچولو آفلاین
عضو غریبه
*
ارسال‌ها: 5
تشکر اهداء کرده: 16
تشکر دریافتی: 122 بار در 5 پست
موضوع‌ها: 1
تاریخ عضویت: 1393 / 6 / 18
اعتبار: 1
#3
1393 / 6 / 23، 09:03 عصر
نام شعر:قصه داره اندازه

شاید دلت بگیره / شاید ناراحت بشی امایادت بمونه / تو هستی خیلی قویی آرپی دیگر مهم نیست / مهم افکار بازه همش یادت بمونه / قصه داره اندازه آرپی که مشکلی نیست / مریضی لاعلاج نیست مهم اینه که قلبت / میگیره نمره بیست بلطف خدای دانا / با دوستهای توانا هرمشکلی حل میشه / با صبر با اندیشه همش میگم به خدا / آرپی نداره صدا
ارسال‌ها
تشکر از این کاربر پاسخ
24 کاربر به خاطر ارسال این پست از زهرا کوچولو تشکر کرده‌اند:
نساء3, نازنین, مینا, ملیحه, محمد81, محمد حسین, محسن سروش, مجتبی, ماهان, لیلا, فرید, فرزاد, فاطمه, غلامرضا1, علی کوچولو, عبدالحسین, عاطفه, صدف, سایه سایت, روحان, راضیه, خدیجه, افشین, ابابصیر
زهرا کوچولو آفلاین
عضو غریبه
*
ارسال‌ها: 5
تشکر اهداء کرده: 16
تشکر دریافتی: 122 بار در 5 پست
موضوع‌ها: 1
تاریخ عضویت: 1393 / 6 / 18
اعتبار: 1
#4
1393 / 6 / 23، 09:27 عصر
نام شعر:آرزو غیب نمیشه

کرم کوچلوی ما / داره یه آرزو ها میخواد بشه پروانه / زودم بره تو هوا او آرزو میکنه / از پیله اش در بیاد بره تو آسمونها / دیگه اینورا نیاد ماهی چاق و خسته / چه رویاهایی بسته میخوادبگه ماهی ها / نشن گرفتار ما ماهی گیرها زود برن / ماهی ها رو نگیرن خرس سفید ناقلا / داره یک عالمه دعا میخواد عسل ها بشن / فقط مال اون حالا یه آدمه میخوادش / شفاء بگیره انگار صف کشیدن حسابی / پشت در انتظار آرزو عیب نمیشه / هر مشکلی حل میشه آدم شفاء میگیره / دلت هیچ شک نگیره
ارسال‌ها
تشکر از این کاربر پاسخ
18 کاربر به خاطر ارسال این پست از زهرا کوچولو تشکر کرده‌اند:
نازنین, مینا, ملیحه, محمد81, محمد حسین, محسن سروش, لیلا, فرید, فرزاد, فاطمه, غلامرضا1, عبدالحسین, عاطفه, صدف, سایه سایت, راضیه, افشین, ابابصیر
زهرا کوچولو آفلاین
عضو غریبه
*
ارسال‌ها: 5
تشکر اهداء کرده: 16
تشکر دریافتی: 122 بار در 5 پست
موضوع‌ها: 1
تاریخ عضویت: 1393 / 6 / 18
اعتبار: 1
#5
1393 / 7 / 7، 03:06 عصر
نام شعر:کفش
دیشب بابا خریده /یک جفت کفش زیبا /قرمزو رنگارنگه /این کفش زیبای ما /سایزش بزرگه یه کم /میخوام بشه اندازم /مامانم میگه دخترم / بزرگ میشی تو کم کم / تعجبی نداره / سایزش برات گشاده / یه روز میشه اندازه / چه راحتو چه ساده / من میدونم خداجون / یه روز میشم پهلوون / میشه پاهام بزرگتر / از این نمیشه بهتر / ارادتمند همه شما :زهراکوچولو
ارسال‌ها
تشکر از این کاربر پاسخ
20 کاربر به خاطر ارسال این پست از زهرا کوچولو تشکر کرده‌اند:
یاسمن, نازنین, مینا, ملیحه, محمد81, محمد حسین, محسن سروش, مجتبی, لیلا, فرید, فرزاد, فاطمه, غلامرضا1, عبدالحسین, صدف, سعیده, روحان, راضیه, افشین, ابابصیر
علی کوچولو آفلاین
عضو نوزاد
*
ارسال‌ها: 19
تشکر اهداء کرده: 291
تشکر دریافتی: 541 بار در 56 پست
موضوع‌ها: 2
تاریخ عضویت: 1393 / 3 / 1
اعتبار: 2
#6
1393 / 8 / 15، 06:08 عصر (آخرین ویرایش در این ارسال: 1393 / 8 / 15، 06:09 عصر، توسط علی کوچولو.)
(نازنین و علی کوچولو و محمد 81 و زهرا )

یکی بود یکی نبود ، زیر گنبد کبود !
یاسمن قورباغه بود!
یاسمن تنها توی یک خونه بود!
دل قورباغه ی ما، ابرپاره پاره بود!
اخه یک غولِ سیاه، مهمون اون شده بود!
غول کجا دیو کجا بود ؟دیو که مال قصه بود!
دیو زیر تخت علی ، سالها پنهون شده بود !
یه روزی تنگ غروب ، غول نمایون شده بود !
دلِ خاله قورباغه ، یه تیکه خون شده بود !
یاسمن گریه نکن، زاری نکن !
اینقدر قهر و دل ازاری نکن !
یاسمن صبح تا غروب ، کُنجِ خونه ، می نشست گریه میکرد!
تا اینکه یه روز به غول گفت :
اقا دیو ، آبت میدم !
نونت میدم !
یه کیسه پولت میدم !
بیا بردارو برو ! علیِ من رو رها کن و برو !
دیو سرمست و سیاه قهقه زد !
از صدای خند ه ی اقا دیوه یاسمن چنبره زد!
غوله گفت :
یاسمن دلت خوشه !
حال و احوالت خوشه !
آب و نون میخوام چه کار ؟
زرو پول میخوام چه کا ر؟
اینجا خونه ی منه !
اشیونه ی منه !
اقا دیو صبح تا غروب ، می نشست پیپ می کشید!
روی خونه ی قشنگِ یاسمن ، قیر و اندود می کشید!
علیِ تپل و مپل ، یه سره جیغ می کشید !
مامان ، این ابر سیاه، که تو چشمای منه مال چیه ؟ مال کیه؟
چرا خوب نمی بینم ؟
چرا خوب نمی دوَم ؟
چرا ضربه میخورم ؟
یاسمن گریه ش گرفت، عاقبت رفت به کنار برکه شون ، پیش افعی سیاه !
قور قور !
افعی سیاه کجایی ؟
چرا پیش من نیایی ؟
مهمون دارم یه غوله !
غولش نگو فضوله !
صبح تا غروب تو خوونه !
دنبال گیرو بونه!
پیپ میکشه فراوون !
خونه ی من زغالدون !
افعی گفت :
امشب میام سراغش !
کنار رختخوابش !
در خونتو وا بزار !
حالا منو تنها بزار !
شب شد
افعی اومد تو خونه !
بود دنبال بهوونه !
دید اقا دیوه خوابه !
خورو پُفش به راهه !
به دور دیو حلقه زد !
یه نیشِ جانانه زد !
دیو یهو از خواب پرید !
کی بود ؟ چی بود ؟ چه کار شد ؟
کی بود که دست به کار شد ؟!
اب زیرِکاه یاسمن !
افعی رو انداخت به من !
حالِ دیوه خراب شد !
دل یاسمن چه شاد شد !
تقدیم به کودکان ارپی و اشتارگات
ارسال‌ها
تشکر از این کاربر پاسخ
19 کاربر به خاطر ارسال این پست از علی کوچولو تشکر کرده‌اند:
نازنین, مینا, ملیحه, محمد81, محسن سروش, مجتبی, ماهان, لیلا, فرید, فاطمه, غلامرضا1, عبدالحسین, عاطفه, صدف, سعیده, روحان, راضیه, بهزاد, ابابصیر
یاسمن آفلاین
عضو آشنا
*
ارسال‌ها: 78
تشکر اهداء کرده: 564
تشکر دریافتی: 437 بار در 41 پست
موضوع‌ها: 0
تاریخ عضویت: 1393 / 2 / 27
اعتبار: 6
#7
1393 / 8 / 16، 06:14 عصر
مدادرنگی ها مشغول بودند به جز مدادسفید
هیچکس به او کار نمیداد
همه می گفتند :
تو به هیچ دردی نمیخوری !
یک شب که مداد رنگی ها تو سیاهی شب گم شده بودند ،
مداد سفید تا صبح ماه کشید
مهتاب کشید
وانقدر ستاره کشید که ،
کوچک و کوچکتر شد
صبح توی جعبه ی مدادرنگی
جای خالی او با هیچ رنگی پر نشد
به یاد هم باشیم شاید فردا ما هم نباشیم .....
ارسال‌ها
تشکر از این کاربر پاسخ
24 کاربر به خاطر ارسال این پست از یاسمن تشکر کرده‌اند:
نازنین, مینا, ملیحه, محمد81, محمد حسین, محسن سروش, ماهان, لیلا, فرید, فرزاد, فاطمه, غلامرضا1, عبدالحسین, عاطفه, صدف, سعیده, روحان, راضیه, خدیجه, بهزاد, امیرعلی, افشین, ابابصیر, آرمند
علی56 آفلاین
عضو غریبه
*
ارسال‌ها: 0
تشکر اهداء کرده: 12
تشکر دریافتی: 50 بار در 2 پست
موضوع‌ها: 1
تاریخ عضویت: 1393 / 7 / 29
اعتبار: 0
#8
1393 / 8 / 16، 08:49 عصر
سلام به همه ی گل ها
این چند بیت رو دختر کوچکم ساخته خیلی ادبی نیست فقط7سالشه
*****

دیدن بهار چشماست خدا خدای داناست

ارپی علاج داره خدا بزرگواره

فرشته آی فرشته یک سبد از ستاره واسم بیار دوباره

دیدن میاد به دیدنم خزون بهار داره

دلم امیدواره ارپی علاج داره
ارسال‌ها
تشکر از این کاربر پاسخ
22 کاربر به خاطر ارسال این پست از علی56 تشکر کرده‌اند:
نازنین, مینا, ملیحه, محمد81, محمد حسین, محسن سروش, مجتبی, لیلا, فرید, فاطمه, غلامرضا1, علی کوچولو, عبدالحسین, عاطفه, صدف, سعیده, روحان, راضیه, بهزاد, افشین, ابابصیر, آرمند
محمد81 آفلاین
محمد81
*
ارسال‌ها: 2
تشکر اهداء کرده: 1,641
تشکر دریافتی: 385 بار در 37 پست
موضوع‌ها: 2
تاریخ عضویت: 1393 / 7 / 1
اعتبار: 4
#9
1393 / 8 / 17، 10:18 صبح
نام شعر:نماز

ارسال کنند:محمد81

وقتی نماز می خونم

انگار تو آسمونم

من از زمین جدایم

پیش فرشته هایم

دستای من تو دستشون

پر می زنم به آسمون

من با اونا می رم بالا

می چینم از ستاره ها

ستاره از دستای من دوباره

پُر می شه جانمازم از ستاره

ستاره های رحمت الهی

میدن به تو اگه تو هم بخواهی

به شرطی که نمازتو بخونی

ترک نکنی قدرشو خوب بدونی
اللهمّ اشفِ کلّ مریض
ارسال‌ها
تشکر از این کاربر پاسخ
25 کاربر به خاطر ارسال این پست از محمد81 تشکر کرده‌اند:
نازنین, مینا, ملیحه, محمد حسین, محسن سروش, مجتبی, لیلا, فرید, فرزاد, فاطمه, غلامرضا1, علی کوچولو, عبدالحسین, عاطفه, صدف, سوزان, سعیده, روحان, راضیه, خدیجه, بهزاد, امیرعلی, افشین, ابراهیم, ابابصیر
نازنین آفلاین
عضو غریبه
*
ارسال‌ها: 0
تشکر اهداء کرده: 180
تشکر دریافتی: 163 بار در 8 پست
موضوع‌ها: 2
تاریخ عضویت: 1393 / 2 / 25
اعتبار: 7
#10
1393 / 8 / 18، 02:06 صبح
گلخداگل
من خدا را دیدم امروز
توی بارانی که بارید
روی گلبرگ گلی که
شادمانی کرد و خندید
من خدا را بو کشیدم
توی عطر پاک یک گل
من شنیدم نام او را
در صدای شاد بلبل
من خدا را مینویسم
توی قلبم شاد و خندان
او همیشه پیش ما هست
توی ابر و باد و باران
ارسال‌ها
تشکر از این کاربر پاسخ
20 کاربر به خاطر ارسال این پست از نازنین تشکر کرده‌اند:
مینا, ملیحه, محمد81, محمد حسین, محسن سروش, مجتبی, لیلا, فرید, فرزاد, فاطمه, غلامرضا1, علی کوچولو, عاطفه, صدف, سعیده, روحان, راضیه, امیرعلی, افشین, ابابصیر
نازنین آفلاین
عضو غریبه
*
ارسال‌ها: 0
تشکر اهداء کرده: 180
تشکر دریافتی: 163 بار در 8 پست
موضوع‌ها: 2
تاریخ عضویت: 1393 / 2 / 25
اعتبار: 7
#11
1393 / 8 / 19، 12:06 عصر
گلبه نام خداگل
سلام به جنگل سبز
به آسمان آبی
به غنچه های خندان
به روز آفتابی
سلام به هر ستاره
به ابر پاره پاره
به دانه ای که از خاک
در آمده ، دوباره
سلام به هر دلی پاک
به هر دل پر امید
سلام به آن شب تار
که عاقبت شد سفید
سلام به دشت و دریا
سلام به کوه و صحرا
سلام به روی ماهِ
بچّه های با صفا
ارسال‌ها
تشکر از این کاربر پاسخ
20 کاربر به خاطر ارسال این پست از نازنین تشکر کرده‌اند:
یاسمن, ملیحه, محمد81, محمد حسین, محسن سروش, مجتبی, لیلا, فرید, فرزاد, فاطمه, غلامرضا1, عاطفه, صدف, سوزان, سعیده, راضیه, خدیجه, امیرعلی, افشین, ابابصیر
محمد81 آفلاین
محمد81
*
ارسال‌ها: 2
تشکر اهداء کرده: 1,641
تشکر دریافتی: 385 بار در 37 پست
موضوع‌ها: 2
تاریخ عضویت: 1393 / 7 / 1
اعتبار: 4
#12
1393 / 9 / 1، 11:26 عصر
گلگلدعاگلگل
شب که میشه ستاره ها

راهی آسمون میشن

دور و بر ماه میشینن

همدل و همزبون میشن



شب ها بیا کنارهم

به آسمون نگا کنیم

ستاره ها را ببینیم

بازم یاد خدا کنیم



به یاد بیاریم که خدا

ما آدما را آفرید

ماه قشنگ نقره ای

ستاره ها را آفرید



بیا با هم بگیم خدا،

خدای پاک و مهربون

هر کسی که به یادته

به آرزوهاش برسون

شاعر: مهری طهماسبی دهکردی
اللهمّ اشفِ کلّ مریض
ارسال‌ها
تشکر از این کاربر پاسخ
21 کاربر به خاطر ارسال این پست از محمد81 تشکر کرده‌اند:
یاسمن, نازنین, مینا, ملیحه, محمد حسین, محسن سروش, مجتبی, فرید, فرزاد, فاطمه, غلامرضا1, عاطفه, صدف, سعیده, روحان, راضیه, خدیجه, بهزاد, افشین, ابابصیر, آرمند
نازنین آفلاین
عضو غریبه
*
ارسال‌ها: 0
تشکر اهداء کرده: 180
تشکر دریافتی: 163 بار در 8 پست
موضوع‌ها: 2
تاریخ عضویت: 1393 / 2 / 25
اعتبار: 7
#13
1393 / 9 / 11، 09:26 عصر
گلپارچه و عسل گل
جوانی به شاگردی در مغازه پارچه فروشی مشغول بود ، روزی صاحب مغازه ، ظرف عسلی از خانه با خود به مغازه آورد ، خواست آن را بخورد که کاری در بیرون شهر برایش پیش آمد و مجبور به ترک مغازه شد پیش از رفتن به شاگرد خود گفت: این ظرف پر از سم است ،مبادا به آن نزدیک شوی و از آن بخوری. این را گفت و رفت .شاگرد که چشم طمع بر ظرف عسل دوخته بود، قواره ای پارچه از مغازه برداشت و رفت وآن را فروخت و با پولش نان خرید ، به مغازه برگشت و تمام عسل را با نان خورد ، صاحب مغازه وقتی برگشت هم جای پارچه را و هم ظرف عسل را خالی دید ، علت را با کتک از شاگرد پرسید . شاگرد گفت :مرا مزن تا ماجرا بگویم ، شما که دیر آمدید از تنهایی و خستگی خوابیدم دزدی آمد و قواره ی پارچه را بُرد از ترس شما تصمیم گرفتم خودم را بِکُشم به ناچار آن سم را خوردم ، اما میبینم آن سم گویا ضعیف بوده و بر من اثر نکرده و هنوز زنده هستم .
ارسال‌ها
تشکر از این کاربر پاسخ
19 کاربر به خاطر ارسال این پست از نازنین تشکر کرده‌اند:
یاسمن, مینا, ملیحه, محمد81, محمد حسین, محسن سروش, مجتبی, فرزاد, فاطمه, غلامرضا1, عبدالحسین, صدف, سعیده, روحان, راضیه, خدیجه, افشین, ابابصیر, آرمند
محمد81 آفلاین
محمد81
*
ارسال‌ها: 2
تشکر اهداء کرده: 1,641
تشکر دریافتی: 385 بار در 37 پست
موضوع‌ها: 2
تاریخ عضویت: 1393 / 7 / 1
اعتبار: 4
#14
1393 / 10 / 3، 09:51 صبح
گلگلکوهنورد و درخواستش از خداگلگل
كوهنوردي مي خواست به قله‌ي بلندي صعود كند. پس ازسالهاي سال تمرين و آمادگي هنگامي كه قصدداشت سفر خود را آغاز كند شكوه و عظمت پيروزي را پيش روي خود آورد و تصميم گرفت صعود را به تنهائي انجام دهد او سفرش را زماني آغاز كرد كه هوا رفته رفته روبه تاريكي مي رفت ولي قهرمان ما به جاي آنكه چادر بزند و شب رازير چادر به صبح برساند به صعودش ادامه داد تا اينكه هوا كاملا" تاريك شد به جزتاريكي هيچ چيز ديده نمي شد سياهي شب همه جا را پوشانده بود و مرد نمي تواست چيزي ببيند حتي ماه و ستاره‌ها پشت انبوهي از ابر پنهان شده بودند. كوهنورد همانطور كه داشت بالا مي رفت درحالي كه چيزي به فتح قله نمانده بود پايش ليزخورد و با سرعت هرچه تمامتر سقوط كرد سقوط همچنان ادامه داشت و او در آن لحظات سرشار از هراس تمامي خاطرات خوب و بد زندگي اش را به ياد مي آورد داشت فكر مي كرد چقدر به مرگ نزديك شده است كه ناگهان دنباله طنابي كه به دور كمرش حلقه خورده بود بين شاخه هاي درختي درشيب كوه گير كرد و مانع ازسقوط كاملش شد درآن لحظات سنگين سكوت كه هيچ اميدي نداشت از ته دل فرياد زد خدايا كمكم كن!

ناگهان ندائي از آسمان آمد از من چه مي خواهي؟ - نجاتم بده خداي من تو تنها كسي بودي که تا اينجا توانستي من را نجات دهي و پس از اين هم مي تواني مرانجات دهي پاسخ آمد: پس آن طناب دوركمرت راببر! و بعدسكوت عميقي همه جا را فراگرفت. اما مرد تصميم گرفت باتمام توان مانع از پاره شدن طناب حلقه شده به دور كمرش شود.
روزبعد گروه نجات گزارش داد كه جسد منجمد شده يك كوهنورد درحالي پيدا شد كه طنابي به دوركمرش حلقه شده بود و تنها يک متر با زمين فاصله داشت..
اللهمّ اشفِ کلّ مریض
ارسال‌ها
تشکر از این کاربر پاسخ
15 کاربر به خاطر ارسال این پست از محمد81 تشکر کرده‌اند:
یاسمن, نازنین, مینا, محمد حسین, محسن سروش, فرید, فرزاد, فاطمه, صدف, سعیده, روژین, راضیه, خدیجه, باهره, ابابصیر
محمد81 آفلاین
محمد81
*
ارسال‌ها: 2
تشکر اهداء کرده: 1,641
تشکر دریافتی: 385 بار در 37 پست
موضوع‌ها: 2
تاریخ عضویت: 1393 / 7 / 1
اعتبار: 4
#15
1393 / 11 / 1، 09:29 عصر
تقدیمتقدیمتقدیم
برف
بین زمین و آسمان
مثل پر کبوتران
برف میاد ریز و درشت
دانه به دانه مشت مشت
باد به هر طرف وزد
پنبه زنی به پا شود
به پشت بام و بر زمین
بر سر و روی آن و این
از آسمان برف می باره
دنیا به زیر چلواره
برف نشسته بر چنار
بسته به شاخه ها نوار
کاج تنش سفید شد
ز برف ناپدید شد
سرو کشیده تا کمر
تور عروس روی سر
یک شبه کوه پیر شد
سرش به رنگ شیر شد
ببین ببین که دیدنی ست
روی هوا پنبه زنی ست

عباس یمینی شریف

تقدیمتقدیم

اللهمّ اشفِ کلّ مریض
ارسال‌ها
تشکر از این کاربر پاسخ
9 کاربر به خاطر ارسال این پست از محمد81 تشکر کرده‌اند:
محمد حسین, فرید, فرزاد, صدف, سعیده, روژین, روحان, راضیه, ابابصیر
« قدیمی‌تر | جدیدتر »
صفحه‌ها (2): 1 2 بعدی »


  • مشاهده‌ی نسخه‌ی قابل چاپ
  • مشترک شدن در این موضوع
پرش به انجمن:


کاربرانِ درحال بازدید از این موضوع: 2 مهمان
  • صفحه‌ی تماس
  • پرتال حمایت ازبیماران چشمی آرپی،لبرواشتارگات درایران
  • بازگشت به بالا
  • بایگانی
  • پیوند سایتی RSS

تمامی حقوق مادی و معنوی برای انجمن حمایت ازبیماران چشمی آرپی،لبر و اشتارگات در ایران محفوظ بوده و هر گونه کپی برداری از مطالب فقط با ذکر منبع مجاز می باشد.

حالت خطی
حالت موضوعی