1393 / 9 / 24، 09:53 عصر
آیه الکرسی و ظهور
(بسم الله الرحمن الرحیم)
یکی از آیاتی که کمتر به ان دقت شده است آیةالکرسی است. باتوجه به اینکه ریشه اصلی تفکر مهدویت در قرآن در بیش از یکصد آیه بیان شده است، لزوم توجه به آیات مهدوی بیش از پیش احساس می شود، درحالی که در تفسیر این آیات، روایات فراوانی بر پیامبر(ص) و ائمه اطهار(ع) نقل شده است که بنابر آنها، حکومت امام مهدی(عج) در آخرالزمان همان حکومت مستضعفان و صالحانی است که در قرآن به آن بشارت داده شده است. یکی از آیاتی که این موضوع در آن به کار رفته شده و کمتر به آن دقت شده است آیت الکرسی می باشد در این مجال بر آنیم که در مورد این آیه و محوریت این موضوع مطالبی را بیان کنیم.
آیة الکرسی «ایه 255 سوره بقره است»، علامه طباطبایی در جلد دوم تفسیر المیزان درباره ایة الکرسی میفرماید:ایة الکرسی،از صدر اسلام مشهور بوده، در زمان رسول خدا (ص) و حتی از زبان آن جناب به این نام بیان میشد، همچنان که این نامگذاری در روایات وارده از آن جناب و از اهل بیت(ع) و از صحابه به چشم میخورد و این احترام،بدون جهت نبوده، بلکه بخاطر معارف دقیق و لطیفی است که در این ایه آمده و آن عبارت است از: توحید خالصی که جمله «اللّه لا اله الا هو…» بر آن دلالت دارد و همچنین «قیمومیت مطلقهای» که در آن آمده و … (1)
آیهالکرسی در واقع مجموعهای از توحید و سپاس جمال و جلال خداست که اساس دین را تشکیل میدهد چون تمام مراحل دین با دلیل عقل قابل اثبات است و نیازی به اجبار و اکراه نیست که در این آیه میفرماید در قبول دین اجباری نیست زیرا راه درست از بیراهه آشکار شده است البته برخی معتقدند این اجبار و اکراه در دین نیست مربوط به امور تکوینی است نه تشریعی یعنی خدا انسان را تکوینا مختار خلق کرده است اما در حوزه تشریع انسان موظف است به دین حق ایمان آورده و از آن تبعیت کند.
این آیه مصادیق مختلفی میتواند داشته باشد، همانطور که همه آیات قرآن که در آن مصادیقی ذکر شده این آیه نیز اینگونه است یعنی قابل انطباق بر مصادیق مختلفی میباشد، بزرگترین مصداق آیه که در روایات به آن اشاره شده اهل بیت پیامبر میباشد، مثلا پیامبر در حدیثی به امام علی(ع) فرمودند تو عروهالوثقی هستی. همچنین در حدیثی از امام رضا(ع) نقل شده است که ایشان فرمودند عروهالوثقی یعنی ولایت امام علی(ع) و ائمه بعد از او.
در عصر فعلی ما این نور وجود امام عصر(عج) است، به واسطه این نور مۆمنان هدایت میشوند و هر امری خلاف این نور ظلمت است. انسان مۆمن را از طریق هدایت به آتش جهنم خواهد کشانید، آنان که ولایت امام را پذیرفتند کارهایشان رنگ خدایی پیدا میکند، برای خود رهبری الهی برمیگزینند، همچنین راهشان روشن است، آیندهشان معلوم و به کارهایشان دلگرم هستند چون از نور ایمان برخوردارند
از آن طرف طاغوت در روایات ما به کسانی که حق آل پیامبر را غصب کردند، اطلاق شده است، کسانی که با آنها دشمنی کرده و مردم را از طریق هدایت اهل بیت(ع) به ضلالت و گمراهی کشاندند. باید توجه داشت که حقیقت اهل بیت(ع) یکی از آنها یک نور واحدند و هرچه در امور امامی گفته شده در مورد امام بعد نیز گفته خواهد شد، بنابراین در عصر ما امام زمان(عج) مصداق کامل عروه الوثقی میباشد که انسانها از طریق او به خدا میرسند.
نکتهای که باید به آن اشاره کرد این است که اگر به امام ریسمان الهی گفته شده بود به این جهت است که یک طرف امام به دست خداست و یک طرف نیز همان وجود بشری امام است که ما در محضر او هستیم اما امام به مثابه ریسمانی محکم است که بین ما و خدا قرار گرفته است و به مۆمنان امر شده است که با تا تمسک و توسل به این ریسمان از آن حرکت کرده و به آن طرفی که به محضر خداست، برسند؛ همانطور که قرآن نیز اینگونه است.
در اینجا سۆالی مطرح است که هدایت باید به وسیله نور باشد، قرآن فرمود خدا به واسطه نورش هر کس را بخواهد هدایت میکند، پس چگونه هدایت از طریق امام انجام میشود. در جواب باید بگوییم که این نور در احادیث ما به وجود مقدس خلیفهالله و انسان کامل اطلاق میشود. در آیه مورد بحث این نور در احادیث به آلپیامبر اطلاق شده است و ظلمات را دشمنان آن دانستهاند.
آیهالکرسی در واقع مجموعهای از توحید و سپاس جمال و جلال خداست که اساس دین را تشکیل میدهد چون تمام مراحل دین با دلیل عقل قابل اثبات است و نیازی به اجبار و اکراه نیست که در این آیه میفرماید در قبول دین اجباری نیست زیرا راه درست از بیراهه آشکار شده است البته برخی معتقدند این اجبار و اکراه در دین نیست مربوط به امور تکوینی است نه تشریعی یعنی خدا انسان را تکوینا مختار خلق کرده است اما در حوزه تشریع انسان موظف است به دین حق ایمان آورده و از آن تبعیت کند
در روایات دیگری از امام صادق(ع) نقل شده است که ایشان فرمودند در این آیه خدا میفرماید آنها را خارج میکنم از ظلمات گناهان به نور توبه و مغفرت به خاطر اینکه آنها تحت ولایت امام عادل از جانب خدا هستند و کسانی که از نور به سمت ظلمت رفتند کسانی هستند که تحت امام ظالمی بودند که از طرف خدا نبود، آنها خارج شدند به امامت امامان ظالم از نور اسلام به سمت کفر، پس واجب شد بر آنها آتش.
در عصر فعلی ما این نور وجود امام عصر(عج) است، به واسطه این نور مۆمنان هدایت میشوند و هر امری خلاف این نور ظلمت است. انسان مۆمن را از طریق هدایت به آتش جهنم خواهد کشانید، آنان که ولایت امام را پذیرفتند کارهایشان رنگ خدایی پیدا میکند، برای خود رهبری الهی برمیگزینند، همچنین راهشان روشن است، آیندهشان معلوم و به کارهایشان دلگرم هستند چون از نور ایمان برخوردارند و خدا اجر مسلمین را ضایع نمیکند، تنهایی در زندگی برای آنها تلخ است چون میدانند تحت نظر اماماند و همه چیز غیر از او را کوچک میشمارند و آنها راهی را جز راه خدا قبول نمیکنند چون متمسک به سبیلالله شدهاند.
پی نوشت:
1ـ (ترجمه تفسیرالمیزان،ج1،ص 513)
(بسم الله الرحمن الرحیم)
یکی از آیاتی که کمتر به ان دقت شده است آیةالکرسی است. باتوجه به اینکه ریشه اصلی تفکر مهدویت در قرآن در بیش از یکصد آیه بیان شده است، لزوم توجه به آیات مهدوی بیش از پیش احساس می شود، درحالی که در تفسیر این آیات، روایات فراوانی بر پیامبر(ص) و ائمه اطهار(ع) نقل شده است که بنابر آنها، حکومت امام مهدی(عج) در آخرالزمان همان حکومت مستضعفان و صالحانی است که در قرآن به آن بشارت داده شده است. یکی از آیاتی که این موضوع در آن به کار رفته شده و کمتر به آن دقت شده است آیت الکرسی می باشد در این مجال بر آنیم که در مورد این آیه و محوریت این موضوع مطالبی را بیان کنیم.
آیة الکرسی «ایه 255 سوره بقره است»، علامه طباطبایی در جلد دوم تفسیر المیزان درباره ایة الکرسی میفرماید:ایة الکرسی،از صدر اسلام مشهور بوده، در زمان رسول خدا (ص) و حتی از زبان آن جناب به این نام بیان میشد، همچنان که این نامگذاری در روایات وارده از آن جناب و از اهل بیت(ع) و از صحابه به چشم میخورد و این احترام،بدون جهت نبوده، بلکه بخاطر معارف دقیق و لطیفی است که در این ایه آمده و آن عبارت است از: توحید خالصی که جمله «اللّه لا اله الا هو…» بر آن دلالت دارد و همچنین «قیمومیت مطلقهای» که در آن آمده و … (1)
آیهالکرسی در واقع مجموعهای از توحید و سپاس جمال و جلال خداست که اساس دین را تشکیل میدهد چون تمام مراحل دین با دلیل عقل قابل اثبات است و نیازی به اجبار و اکراه نیست که در این آیه میفرماید در قبول دین اجباری نیست زیرا راه درست از بیراهه آشکار شده است البته برخی معتقدند این اجبار و اکراه در دین نیست مربوط به امور تکوینی است نه تشریعی یعنی خدا انسان را تکوینا مختار خلق کرده است اما در حوزه تشریع انسان موظف است به دین حق ایمان آورده و از آن تبعیت کند.
این آیه مصادیق مختلفی میتواند داشته باشد، همانطور که همه آیات قرآن که در آن مصادیقی ذکر شده این آیه نیز اینگونه است یعنی قابل انطباق بر مصادیق مختلفی میباشد، بزرگترین مصداق آیه که در روایات به آن اشاره شده اهل بیت پیامبر میباشد، مثلا پیامبر در حدیثی به امام علی(ع) فرمودند تو عروهالوثقی هستی. همچنین در حدیثی از امام رضا(ع) نقل شده است که ایشان فرمودند عروهالوثقی یعنی ولایت امام علی(ع) و ائمه بعد از او.
در عصر فعلی ما این نور وجود امام عصر(عج) است، به واسطه این نور مۆمنان هدایت میشوند و هر امری خلاف این نور ظلمت است. انسان مۆمن را از طریق هدایت به آتش جهنم خواهد کشانید، آنان که ولایت امام را پذیرفتند کارهایشان رنگ خدایی پیدا میکند، برای خود رهبری الهی برمیگزینند، همچنین راهشان روشن است، آیندهشان معلوم و به کارهایشان دلگرم هستند چون از نور ایمان برخوردارند
از آن طرف طاغوت در روایات ما به کسانی که حق آل پیامبر را غصب کردند، اطلاق شده است، کسانی که با آنها دشمنی کرده و مردم را از طریق هدایت اهل بیت(ع) به ضلالت و گمراهی کشاندند. باید توجه داشت که حقیقت اهل بیت(ع) یکی از آنها یک نور واحدند و هرچه در امور امامی گفته شده در مورد امام بعد نیز گفته خواهد شد، بنابراین در عصر ما امام زمان(عج) مصداق کامل عروه الوثقی میباشد که انسانها از طریق او به خدا میرسند.
نکتهای که باید به آن اشاره کرد این است که اگر به امام ریسمان الهی گفته شده بود به این جهت است که یک طرف امام به دست خداست و یک طرف نیز همان وجود بشری امام است که ما در محضر او هستیم اما امام به مثابه ریسمانی محکم است که بین ما و خدا قرار گرفته است و به مۆمنان امر شده است که با تا تمسک و توسل به این ریسمان از آن حرکت کرده و به آن طرفی که به محضر خداست، برسند؛ همانطور که قرآن نیز اینگونه است.
در اینجا سۆالی مطرح است که هدایت باید به وسیله نور باشد، قرآن فرمود خدا به واسطه نورش هر کس را بخواهد هدایت میکند، پس چگونه هدایت از طریق امام انجام میشود. در جواب باید بگوییم که این نور در احادیث ما به وجود مقدس خلیفهالله و انسان کامل اطلاق میشود. در آیه مورد بحث این نور در احادیث به آلپیامبر اطلاق شده است و ظلمات را دشمنان آن دانستهاند.
آیهالکرسی در واقع مجموعهای از توحید و سپاس جمال و جلال خداست که اساس دین را تشکیل میدهد چون تمام مراحل دین با دلیل عقل قابل اثبات است و نیازی به اجبار و اکراه نیست که در این آیه میفرماید در قبول دین اجباری نیست زیرا راه درست از بیراهه آشکار شده است البته برخی معتقدند این اجبار و اکراه در دین نیست مربوط به امور تکوینی است نه تشریعی یعنی خدا انسان را تکوینا مختار خلق کرده است اما در حوزه تشریع انسان موظف است به دین حق ایمان آورده و از آن تبعیت کند
در روایات دیگری از امام صادق(ع) نقل شده است که ایشان فرمودند در این آیه خدا میفرماید آنها را خارج میکنم از ظلمات گناهان به نور توبه و مغفرت به خاطر اینکه آنها تحت ولایت امام عادل از جانب خدا هستند و کسانی که از نور به سمت ظلمت رفتند کسانی هستند که تحت امام ظالمی بودند که از طرف خدا نبود، آنها خارج شدند به امامت امامان ظالم از نور اسلام به سمت کفر، پس واجب شد بر آنها آتش.
در عصر فعلی ما این نور وجود امام عصر(عج) است، به واسطه این نور مۆمنان هدایت میشوند و هر امری خلاف این نور ظلمت است. انسان مۆمن را از طریق هدایت به آتش جهنم خواهد کشانید، آنان که ولایت امام را پذیرفتند کارهایشان رنگ خدایی پیدا میکند، برای خود رهبری الهی برمیگزینند، همچنین راهشان روشن است، آیندهشان معلوم و به کارهایشان دلگرم هستند چون از نور ایمان برخوردارند و خدا اجر مسلمین را ضایع نمیکند، تنهایی در زندگی برای آنها تلخ است چون میدانند تحت نظر اماماند و همه چیز غیر از او را کوچک میشمارند و آنها راهی را جز راه خدا قبول نمیکنند چون متمسک به سبیلالله شدهاند.
پی نوشت:
1ـ (ترجمه تفسیرالمیزان،ج1،ص 513)