دیالوگ های ماندگار:
1- بعضی وقت ها یکی طوری می سوزونتت
که هزار نفر نمیتونن خاموشت کنن،
بعضی وقت ها یکی طوری خاموشت میکنه
که هزار نفر نمیتونن روشنت کنن!
٢. هاردی : فردا دم آفتاب اعداممون می کنن.
لورل : کاش فردا هوا ابری باشه..!
3- تن تن: یه خبر خوب دارم یه خبر بد.
هادوک: خبر بد چیه؟
تن تن: همش یه گلوله داریم.
هادوک: و خبر خوب؟
تن تن: هنوز یه گلوله داریم!
4- "داشتم به صدات گوش میدادم؛ حواسم به حرفات نبود!"
شهاب حسينى
5- گفت: خیلی میترسم!
گفتم: چرا ؟
گفت: چون از ته دل خوشحالم… این جور خوشحالی ترسناکه …
پرسیدم: آخر چرا؟
جواب داد: وقتی آدم این جور خوشحال باشه سرنوشت آماده است چیزی را از آدم بگیرد!
بادبادک باز – خالد حسینی
6- یه مورچه صدبارم ک دونه اش بیفته صددفعه ورش میداره…
واس چی؟!!!
واس اینک امید داره… (پسرخاله)
7- ژان رنو :تا حالا کسی و کشتی؟
دنیرو :نه، فقط یه بار با احساسپیش خدا هم که باشی، اته یه زن بازی کردم.
8- پیش خدا هم که باشی،وقتی مادرت بهت زنگ میزنه باس جوابشو بدی!
حشمت فردوس
انسانهای نا پخته همیشه میخواهند که در مشاجرات پیروز شوند...
حتی اگربه قیمت از دست دادن "رابطه" باشد...
اما انسانهای عاقل درک میکنند که گاهی بهتر است در مشاجره ای ببازند،
تا در رابطه ای که برایشان باارزش تر است "پیروز" شوند...
هیچکدام از آنهایی که
همسرت را با آنها مقایسه
میکنی ،هنوز با تو زندگی
نکرده اند تا نقاط
ضعفشان را هم ببینی !!!!!!!
از دور همه در زندگیشان قهرمانند .....
اما نه !!!!!!
قهرمان واقعی کسی است
که با خوشی ونا خوشی ، عاشقانه
در کنارت زندگی کند .....
قهرمان زندگیت را عاشقانه
باور کن
دلم میسوزد وقتی میبینم
توی شهرداری
حقوق
آنهایی که جدول حل می کنند ،
بیشتر از
آنهایی است که جدول تمیز می کنند !!!؟
سقف خانه ی ما سوراخ است،،
ولی در عوض مناره های مسجدِ خالی سر به فلڪ ڪشیده است..،،
همسایه مان هر ساله مڪه میرود،،
میگوید خدا طلبیده
خدایا،،،
خسته نمیشوی از قیافه تڪراریَش؟؟
دوستانت چه قیافه های خاصی دارند ...،،
ریش،،
تسبیح،،
سجاده،،
با اسمت چه احترامی دارند . . .
اگـــــر دوست بی ریش و تسبیح قبول میڪنی،،
ما هم هستیم . . .
اینجا میگویند برو دعایت را به فلانی بگو،،،
پیش خدا آبرو دارد، شاید دعایت پذیرفته شود . . .
خدایا نگو ڪه پارتی بازی به عرش هم رسیده
من به این جماعت دیوانه ڪـافر شده ام
فقط تورا میشناسم و بس . . .
کتاب زندگیم را باز کن....
سرگذشت من است......
خوبی هارا دیدم...
بدیها را هم دیدم...
گذشتم ازهرآنچه بر من گذشت....
حال تو بخوان و اشتباهات مرا تکرار نکن....
عاشق باشو عشق بورز...
نیکی کن ومرد باش....
دست افتاده ای را بگیر....
دوست بدار و بدار و بدار....
پارسال خرداد ماه وسیله ای خریدم، دو تا کارگر گرفتم برا حملش
گفتن ۴۰ تومن من هم چونه زدم کردمش ۳۰ تومن
بعد پایان کار، توی اون هوای گرم سه تا 10 تومنی دادم بهشون
یکی از کارگرا 10تومن برداشت و 20 تومن داد به اون یکی
گفتم مگر شریک نیستید
گفت چرا ولی اون عیالواره، احتیاجش از من بیشتره
منهم برای این طبع بلندش دوباره 10 تومن بهش دادم
تشکر کرد و دوباره 5 تومن داد به اون یکی و رفتن
داشتم فکر میکردم هیچ وقت نتونستم اینقدر بزرگوار و بخشنده باشم
اونجا بود یاد جمله زیبایی که روی پل عابر خونده بودم افتادم
بخشیدن دل بزرگ میخواد نه توان مالی......
«همه میتونن پولدار بشن اما همه نمیتونن بخشنده باشن
پولدار شدن مهارته اما بخشندگی فضیلت»
«همه میتونن درس بخونن اما همه فهمیده نیستن
باسوادشدن مهارته اما فهمیدگی فضلیت»
«همه بلدن زندگی کنن اما همه نمیتونن زیبا زندگی کنن
زندگی عادته اما زیبا زیستن فضیلت»
خدایا مرا ببخش!
به خاطر همه لحظه هایی که به یاد تو نبوده ام.
به خاطر همه سجده هایی که زود سر از مهر برداشته ام.
به خاطر همه درهایی که کوبیده ام و خانه تو نبوده اند.
به خاطر همه حاجاتی که از غیر از تو خواسته ام.
به خاطر همه آنچه به خاطر سعادت من از من خواستی و من اعتماد نداشتم.
به خاطر همه آنچه خواستی به من بفهمانی و من نفهمیدم.
به خاطر همه نعمتهایی که من شکر نکرده ام.
به خاطر همه چشم پوشیهایت که سوء استفاده کرده و گستاخ تر شده ام.
به خاطر همه آنچه درراه من خرج کرده ای و من هیچ در راه تو خرج نکرده ام.
به خاطر…
مرا ببخش
در پی کافه دنجی هستم
ته یک کوچه بن بست فراموش شده
که در آن، یک نفر از جنس خودم
دست و دلبازانه
از خودش دست بشوید گهگاه ...
و حواسش به فراموش شدنها باشد ...
کافه ای با دو سه تا مشتری ثابت و معتاد به آه ...
کافه ای دود زده با دو سه تا شمع نه چندان روشن ... و گرامافونی
که بخواند : گل گلدون، بوی موهات، ای که بی تو خودمو ... و تو یکمرتبه احساس کنی
کافه یک کشتی طوفانزده است
وسط خاطره هایی که ترا می بلعند ...
ﻧﻘــﺎﺵ ﺑـﺎﺷـﯽ!
ﭼـﻘــﺪﺭ ﻣﯽ ﮔﯿـﺮﯼ
ﺑﯿﺎﯾﯽ ﻭ ﺧﺎﻧﻪﯼﺳﯿﺎه ﺩﻟﻢ ﺭﺍ ﺭﻧـﮓ ﮐﻨﯽ؟
ﺑـﻌـــﺪ ﺭﻭﯼ ﺩﯾــﻮﺍﺭ ﺍﺗﺎﻕ ﺩﻟـــﻢ
ﯾــــﮏ ﺭﻭﺯ ﺁﻓﺘﺎﺑﯽ ﺑﮑﺸﯽ ﮐﻪ ﻧــــﻮﺭ ﺁﻓﺘـــﺎﺏ ﺗﺎ
ﻣﯿـﺎﻧﻪ ﺍﺗﺎﻕ ﺁﻣــــﺪﻩ ﺑﺎﺷﺪ !
ﺭﺍﺳﺘـــــﯽ ﻣـــﻦ ﺭﻭﯼ ﺻـــﻮﺭﺗــﻢ ﯾـــﮏ
ﺧﻨــــــﺪه ﻣﯽ ﺧـــﻮﺍﻫـــﻢ،
ﻧــﺮﺥ ﺧـﻨـــــﺪه ﭼﻨﺪ ﺍﺳﺖ؟ ﮔـــــﺮﺍﻥ ﮐﻪ
ﻧﯿﺴــــﺖ؟
(ﻭﻗﺘﯽ ﭼﺘﺮﺕ ﺧﺪﺍﺳﺖ )
ﺑﮕﺬﺍﺭ ﺍﺑﺮ ﺳﺮﻧﻮﺷﺖ ﻫﺮ ﭼﻘﺪﺭ ﻣﯿﺨﻮﺍﻫﺪ ﺑﺒﺎﺭﺩ.
( ﻭﻗﺘﯽ ﺩﻟﺖ ﺑﺎ ﺧﺪﺍﺳﺖ )
ﺑﮕﺬﺍﺭ ﻫﺮ ﮐﺲ ﻣﯿﺨﻮﺍﻫﺪ ﺩﻟﺖ ﺭﺍ ﺑﺸﮑﻨﺪ .
( ﻭﻗﺘﯽ ﺗﻮﮐﻠﺖ ﺑﺎ ﺧﺪﺍﺳﺖ )
ﺑﮕﺬﺍﺭ ﻫﺮ ﭼﻘﺪﺭ ﻣﯿﺨﻮﺍﻫﻨﺪ ﺑﺎ ﺗﻮ ﺑﯽ ﺍﻧﺼﺎﻓﯽ ﮐﻨﻨﺪ.
( ﻭﻗﺘﯽ ﺍﻣﯿﺪﺕ ﺑﺎ ﺧﺪﺍﺳﺖ )
ﺑﮕﺬﺍﺭ ﻫﺮ ﭼﻘﺪﺭ ﻣﯿﺨﻮﺍﻫﻨﺪ ﻧﺎ ﺍﻣﯿﺪﺕ ﮐﻨﻨﺪ.
( ﻭﻗﺘﯽ ﯾﺎﺭﺕ ﺧﺪﺍﺳﺖ )
ﺑﮕﺬﺍﺭ ﻫﺮ ﭼﻘﺪﺭ ﻣﯿﺨﻮﺍﻫﻨﺪ ﻧﺎ ﺭﻓﯿﻖ ﺷﻮﻧﺪ .
( ﻫﻤﯿﺸﻪ ﺑﺎ ﺧﺪﺍ ﺑﻤﺎﻥ . )
آتشی که نمى سوزاند ابراهیم را
و دریایى که غرق نمی کند موسى را
کودکی که مادرش او را به دست موج هاى نیل می سپارد
تا برسد به خانه ی تشنه به خونش
دیگری را برادرانش به چاه مى اندازند
سر از خانه ی عزیز مصر در می آورد
آیا هنوز هم نیاموختی که اگر همه ی عالم
قصد ضرر رساندن به تو را داشته باشند و خدا نخواهد نمی توانند ؟
پس به تدبیرش اعتماد کن
به حکمتش دل بسپار
به او توکل کن و به سمت او قدمی بردار
تا ده قدم آمدنش به سوى خود را به تماشا بنشینی....
..... ..... ..... ..... ..... ..... ..... ..... ..... ..... .....
غمگین بودم که چرا کفش ندارم، اما در خیابان مردی را دیدم که پا نداشت.(هارولد ابوت)
جاده ی زندگی نباید صاف و مستقیم باشد و گرنه خوابمان می گیرد دست اندازها نعمتند
این همه خود را تحقیر نکنید، خداوند پس از ساختن شما به خود تبریک گفت.
تقدیم به داداشروح الله وآبجی خدیجه عزیز
ما میتوانیم
خیلی چیزها به آدمهای اطرافمون هدیه کنیم.
مثل عشق, لذت و محبت...!
اما لیاقت داشتن اینها رو,
ما نمیتونیم بهشون بدیم!
ﮔﺎه گاهی که ﺩﻟﻢ میگیرد
به ﺧﻮﺩﻡ میگوﯾﻢ
بشکن قفلی که ﺩﺭﻭنت ﺩﺍﺭی
ﺗﻮ ﺧﺪﺍ ﺭﺍ ﺩﺍﺭی
ﺧـﺪﺍ ﺍﻭﻝ ﻭ ﺁخـر ﺑﺎ ماست
تا وقتی کسی در کنارت هست
خوب نگاهش کن...!
گاهی آدم ها آنقدر سریع میروند
که حسرت یک نگاه سرسری را هم
به دلت میگذارند!!
امروز آنقدر سرگرم
دوست داشتن زندگی باش
که هیچ فرصتی برای
نفرت نداشته باشی
هر روز فرصتی تازه است
تا بهتر از دیروز باشی...
حق الناس همیشه پول نیست
گاهی دل است
دلی که باید بدست می آوردیم
و نیاوردیم
دلےرا که شکستیم
و رهاکردیم
دلهای غمگینی که
بی تفاوت از کنارشان گذشتیم
خدا از هرچه بگذرد ازحق الناس نمی گذرد
یادت باشددلت که شکست,سرت را بگیری بالا
تلافی نکن,فریاد نزن,شرمگین نباش
دل شکسته گوشه هایش تیز است
مبادا دل و دست آدمی که روزی
دلدارت بود زخمی کنی به کین
مبادا که فراموش کنی روزی شادیش آرزویت بود
صبـــــــــور بــــــاش و ســـــــاکــــــت...