1393 / 7 / 21، 08:42 عصر
سکینه جان این تیکه از صحبتت ک گفتی مشکلت مثله ی ویلچری نیست ک همه تشخیص بدن عااااالی بود...اخه منم همیشه همینجوری ب قضیه نگاه میکنم ب خودم میگم شاید از دید اطرافیانم مشکل من کمرنگتر و قابل تحملتراز یک معلول حرکتی و یا یک نابینای مطلق باشه اما اگه خدا بخاد ب من حق انتخاب بده ک بین ارپی(درصورتیکه هیچ امیدی ب درمان نباشه) و نابینایی مطلق و یا معلولیت حرکتی یکی رو انتخاب کنم مطمئنا ارپی رو انتخاب نمیکنم چون ی معلول حرکتی و ی نابینا نیازی ندارن ب کسی توضیح بدن مشکلشونو و همه کاملا میتونن درک کنن ک اونا چه وضعیتی دارن اما ما ارپی ها چی؟ با وجود اینکه همه ی خونواده و فامیل من مشکلمو میدونن و حتی دوستان نزدیکم ب جرات میتونم بگم جز خواهرام ک مشکل خودمو دارن هیچ کس دیگه ای اونجوری ک باید منو درک نمیکنه و گاها سوتیهای من رو ب حساب سر ب هوایی میذارن...بعضی موقه ها ب ارپی حسودیم میشه اخه ما باهم ب دنیا اومدیم اون پیشرفتش فوق العادست اما من چی؟ ی ذره هم پیشرفت نکردم اون اهوی تیزرو من لاک پشت پیر خرفت
ای خدااااااااااااااااا شر این ارپی رو از سرمون کم کن و همچنین شر این فامیلاش لبر و اشتارگات رو از سر دوستام کم کن
ای خدااااااااااااااااا شر این ارپی رو از سرمون کم کن و همچنین شر این فامیلاش لبر و اشتارگات رو از سر دوستام کم کن