انجمن حمایت ازبیماران چشمی آرپی،لبر و اشتارگات در ایران
  • پرتال
  • انجمن
    • مشاهده ارسال های جدید
    • مشاهده ارسالهای امروز
  • لیست اعضا
  • جستجو
  • تقویم
  • راهنما
  • زمان کنونی: 1404 / 2 / 30، 12:56 صبح
  • A+
  • A
  • A-
درود مهمان گرامی! ورود ثبت نام
ورود
نام کاربری:
گذرواژه‌: گذرواژه‌تان را فراموش کرده‌اید؟
 
قابل توجه مهمانان بازدید کننده: با اتخاذ تدابیر و ارائه اعلام شماره حساب بانکی که در ذیل به آن اشاره شده با حفظ ارزش ها و كرامات والای انسانی و تكیه بر مشاركت و همكاری نزدیك شما اعضاء و بازدیدکنندگان درحمایت وکمک به تأمین حداقل نیازهای اساسی این قشر کم بینا، نابینا وكم درآمد، ماراحمایت ویاری نمائید. شماره حساب کارت شتاب بانک رفاه کارگران به شماره: 5894631500966528 به نام حاج آقا ابراهیمی وجوه خود را واریز نمائید. ««در صورت ثبت نام دراین انجمن حتما ازنام کاربری فارسی استفاده نمائید (انتخاب نام کاربری با زبان انگلیسی تائید و فعال نمیگردد) جهت تائید و فعال سازی نام کاربری خود با شماره 09389502752 بنام محسن سروش راس ساعت 10 الی 11صبح بجز روزهای تعطیل تماس حاصل نمائید.»» ایمیل انجمن: FORUM.RPSIRAN.IR@GMAIL.COM

انجمن حمایت ازبیماران چشمی آرپی،لبر و اشتارگات در ایران › بخش مخصوص اعضاء › هنرمندان
اشعار زیبای اعضاء

صفحه‌ها (6): « قبلی 1 2 3 4 5 6 بعدی »
حالت‌های نمایش موضوع
اشعار زیبای اعضاء
عاطفه1 آفلاین
عضو غریبه
*
ارسال‌ها: 0
تشکر اهداء کرده: 29
تشکر دریافتی: 162 بار در 10 پست
موضوع‌ها: 1
تاریخ عضویت: 1393 / 5 / 27
اعتبار: 1
#16
1393 / 6 / 20، 01:00 عصر
شعر و ادبیات قلبم را روی سپیدی کاغذ می پاشم
گلقلبم را روی سپیدی کاغذ می پاشم شاید سیب عشق شاید گل سرخ شاید مشتی نور بچینمگل

گلقلبم را روی سپیدی کاغذ می پاشم و خدا لبخند می زند یک شاخه گل سرخ از قلبم می شکندگل

گلو خدا لبخند می زند از اسمان چشمهای زخمی ام باران نور می بارد قلبم را روی سپیدی کاغذ می پاشم...گل
ارسال‌ها
تشکر از این کاربر پاسخ
15 کاربر به خاطر ارسال این پست از عاطفه1 تشکر کرده‌اند:
ملیحه, محمد81, محمد حسین, محسن سروش, فرید, فرزاد, فاطمه61, فاطمه, علی کوچولو, عاطفه, سعیده, سایه سایت, زهرا کوچولو, خدیجه, افسانه
عاطفه1 آفلاین
عضو غریبه
*
ارسال‌ها: 0
تشکر اهداء کرده: 29
تشکر دریافتی: 162 بار در 10 پست
موضوع‌ها: 1
تاریخ عضویت: 1393 / 5 / 27
اعتبار: 1
#17
1393 / 6 / 25، 08:59 عصر
گیسوانش گندم
گيسوانش گندم,چشمهايش يلدا/صورتش مهتابي,توي دستش دريا/روي تپه آرام,پشت پرچين ساکت/آسمان آبي تر,توي قلبش غوغا/روزهايش روشن,مست از شبنم وشعر/شب پراز پولک و نور,شب پراست از رويا/:نام او يعني نور,نام او زيبايي/نام او شيرين است,نامش اينجاليلا/نام او يعني گل,دامنش خيس از عشق,دختري از خورشيد,آسماني,زيبا/سرخ تر از ياقوت,ازتباراحساس/مثل جنگل ساکت,عاشق فرداها/گيسوانش گندم,مثل صحراوحشي/دختري مهتابي است,دختري از صحرا.عاطفه حيدرزاده/
ارسال‌ها
تشکر از این کاربر پاسخ
17 کاربر به خاطر ارسال این پست از عاطفه1 تشکر کرده‌اند:
ناتاشا, ملیحه, مرضیه, محمد81, محمد حسین, محسن سروش, فرید, فاطمه, عاطفه, سکینه, سوزان, سعیده, سایه سایت, زهرا کوچولو, خدیجه, بهزاد, افسانه
سحر آفلاین
عضو غریبه
*
ارسال‌ها: 0
تشکر اهداء کرده: 48
تشکر دریافتی: 130 بار در 9 پست
موضوع‌ها: 3
تاریخ عضویت: 1393 / 5 / 13
اعتبار: 1
#18
1393 / 6 / 27، 12:05 عصر
دخترک...

اون قدیما دختری بود پرشروشور، یه کمی شاد،یه کمی خوش
اون قدیمامشکل اون فقط غم چشماش بود
کم کمک دخترک قصه ماقدکشیدوبزرگ شد
اماحالا،دلش پرغصه و غم،چشاش همیشه بارونی،لباش توزندون سکوت،خودش اسیر یه غروب...
زندگی این دخترک همیشه خاکستری بود
بااینکه اون دلش میخواست ، آبی بشه فصلای سرد تو نگاش...
بااین دنیاکاری نداشت
باآدما رابطه داشت ونداشت
دیگه خسته شده بود ازغربت وتنهایی ثانیه هاش
شب وروز کارش دعا بود ، خیلی وقتا گریه
دخترک مدتهاست منتظر عبور یه سایه سبز نشسته
منتظر اومدن قاصدکا
اون همیشه دلش میخواست دنیا براش آبی بشه
دلش میخواست آسمون چشای اون دیگه بارونی نشه

(سحر)گل
ارسال‌ها
تشکر از این کاربر پاسخ
7 کاربر به خاطر ارسال این پست از سحر تشکر کرده‌اند:
محمد81, محسن سروش, سوزان, سعیده, روح الله, خدیجه, افسانه
سحر آفلاین
عضو غریبه
*
ارسال‌ها: 0
تشکر اهداء کرده: 48
تشکر دریافتی: 130 بار در 9 پست
موضوع‌ها: 3
تاریخ عضویت: 1393 / 5 / 13
اعتبار: 1
#19
1393 / 6 / 27، 12:20 عصر
زمان در گذراست
باز هم صدای احساس باران
باز هم نسیم دلگشای زندگی
باز هم صداقت گل سرخ
و همه میدانند رنگ فکر قاصدکها آبیست
من میان این زمان ، ثانیه های درک را میشمرم
...
گاش ازاول همگی رنگ آبی بودیم
نه به رنگ گل وخاک
قاصدک میگوید که زمان در گذرست
مثل رود
و نشانم داد راه کلبه ی عشق
خنده ی مریم ونیلوفر را
شادی ماهی و آب
و شنیدم کنار آنهاگریه ی ابر بهاری را
وزمان در گذرست
مثل روییدن گل
مثل خندیدن تو
...

(سحر)گل
ارسال‌ها
تشکر از این کاربر پاسخ
9 کاربر به خاطر ارسال این پست از سحر تشکر کرده‌اند:
ملیحه, محمد81, محسن سروش, فاطمه, سوزان, سعیده, روح الله, خدیجه, افسانه
عاطفه1 آفلاین
عضو غریبه
*
ارسال‌ها: 0
تشکر اهداء کرده: 29
تشکر دریافتی: 162 بار در 10 پست
موضوع‌ها: 1
تاریخ عضویت: 1393 / 5 / 27
اعتبار: 1
#20
1393 / 6 / 31، 11:19 صبح (آخرین ویرایش در این ارسال: 1393 / 6 / 31، 11:22 صبح، توسط عاطفه1.)
گل
گلگل
گل

جشنگلگل سرخگلجشن

آرام آرام در ابرها محو می شوی
سوار اسبی سپید در عمق جنگل خوشبختی فرو می روی
و من هر لحطه تنهاتر و تنهاتر
لبخند می زنی تمام صورتت سرشار می شود از گل سرخ
لبخند می زنم قلبم تیر می کشد از تنهایی
آرام آرام در ابرها فرو می روم
آرام آرام می شکنم
منتظرم منتظر شاخه ای از گل سرخ
ارسال‌ها
تشکر از این کاربر پاسخ
15 کاربر به خاطر ارسال این پست از عاطفه1 تشکر کرده‌اند:
ناتاشا, ملیحه, محمد81, محمد حسین, محسن سروش, لیلا, فرید, فاطمه, عاطفه, سکینه, سوزان, سعیده, سایه سایت, روح الله, خدیجه
عاطفه1 آفلاین
عضو غریبه
*
ارسال‌ها: 0
تشکر اهداء کرده: 29
تشکر دریافتی: 162 بار در 10 پست
موضوع‌ها: 1
تاریخ عضویت: 1393 / 5 / 27
اعتبار: 1
#21
1393 / 7 / 3، 11:42 صبح
يادش بخير پاييز کودکي هايمان.پاييز زرد,پاييز سرخ,پاييز رويايي.يادش بخير اول مهر,کلاس اول در دهکده دلفريب لزير. باپاهاي کوچکمان ميخواستيم دنيا رابه لرزه درآوريم.باترس و دلهره قدم به مدرسه گذاشتيم.مدرسهاي که همه چيزش بزرگ بود.کلاسهايي بزرگحياطي بزرگ ومعلمهايي که بايداز پايين به قامت بلندشان نگاه مي کرديم.
;يادش بخير معلم کلاس اولمان ,خانم فرزانه ذکرياپور.خانم معلمي مهربان,خوشرو,خوش صحبت والبته باشکوه و پرابهت. پاييزکودکي هايمان هميشه زيبابود,هميشه رويايي,پراز تازگي و طراوت. مدادهايمان هميشه سياه بودبانشان سوسمار و پاک کن هايي داشتيم دورنگ,آبي و قرمز.
:هميشه عاشق بوي پاک کن بودم ,عاشق دفترکاهي وسياه,عاشق کتاب فارسي اول دبستان,عاشق دبستان شهيد ديالمه لزير. و ناگهان چقدر زود دير مي شود..... آري بزرگ شديم و قد کشيديم.آرزوهامان رنگ باختند,لبخندها خشکيدندومشکلات پابه پاي قدمان رشد کردندو همه چيز به رنگ خاطره شد.هيچ چيزي زيباتراز گچهاي رنگارنگ روي تخته سبزو خط خطي نبوده و نمي شود.
صداي خنده هاي کودکي,صداي چکمه هاي سياه روي برف سپيد,فريادهاي کودکانه مان
که الفبا را عاشقانه ميخوانديم ,صداي عشق,کودکي,زيبايي,سادگي,صداقت,مهرباتني,صداي کلاغهاي پاييزي در دهکده دلفريب لزير.و افسوس وصدافسوسکه کلاغهاهم ديگر قارقار نخواهند کردوقالب پنيري رانمي دزدند.
تخته هامان هوشمند,گچهامان ماژيک,کيفهامان چرخدار,دفترهامان سيمي,تکاليفمان رايانه اي,بچه هامان بيش فعال,ارتباطاتمان مجازي,پاييزمان بي رويا و آرزوهامان نامتناهي شده است. وپاييز از راه رسيده.پاييز سرخ,زرد,رويايي....
ارسال‌ها
تشکر از این کاربر پاسخ
13 کاربر به خاطر ارسال این پست از عاطفه1 تشکر کرده‌اند:
یاسمن, ملیحه, محمد حسین, محسن سروش, فرید, فاطمه, عاطفه, سوزان, سعیده, سایه سایت, روح الله, خدیجه, افسانه
خدیجه آفلاین
عضو با سابقه
*
ارسال‌ها: 1,395
تشکر اهداء کرده: 1,186
تشکر دریافتی: 208 بار در 19 پست
موضوع‌ها: 6
تاریخ عضویت: 1393 / 2 / 23
اعتبار: 9
#22
1393 / 7 / 3، 08:29 عصر
عاطفه ی عزیز بسیار زیبا و دلنشین بود...از شعرها و متنهایی ک ارسال میکنی خیلی لذت میبرم(لبخند)
آاااافرین(تشویق)(تشویق)(تشویق)(تشویق)(تشویق)(تشویق)
گلگلگل
ارسال‌ها
تشکر از این کاربر پاسخ
3 کاربر به خاطر ارسال این پست از خدیجه تشکر کرده‌اند:
فاطمه, سوزان, افسانه
عاطفه آفلاین
عضو غریبه
*
ارسال‌ها: 0
تشکر اهداء کرده: 518
تشکر دریافتی: 191 بار در 15 پست
موضوع‌ها: 2
تاریخ عضویت: 1393 / 5 / 24
#23
1393 / 7 / 4، 11:35 صبح
مناجات کاربران رایانه

بار الها! ساعات Connect شدن به Site ربوبیتت را زیادتر بفرما!
معبودا! Modem روح ما زیاد قطع می شود. میزان Download فضائل و نیکی ها را از سایتت بیشتر نما!
آقا جان! اگر Hard وجود ما کم ظرفیت است ولی نرم افزار فشرده سازی رحمت تو، انبوه کرامتها را می تواند در آن جای دهد!
پروردگارم! تو همیشه On هستی و من همیشه Off! PM های دعوت تو به زندگی من جان می بخشد! مرا تحویل بگیر آقا جان!
عزیز دلم! خالق زیبای من! تو فرمودی که به هر سایتی سرکشی نکنم و روی هر جایی Click نکنم ولی من گوش ندادم. اکنونVirus ها سراسر وجودم را گرفته و هیچ Antivirus ای جوابگو نیست! کمکم کن!
ای سازنده ی سخت افزار هستی! خیلی ها برای شفای دردهای ما نرم افزار نوشتند!
خیلی ها Solution ارائه دادند! ما را فریفتند و در چاه طبیعت نگاه داشتند! از آن نرم افزار قشنگ ولایت یک نسخه هم به ما بده تا نجات پیدا کنیم!
خدای من! Drive دلم با Driver محبت تو می چرخد! OS روحم روی Platform عبودیت بالا
می آید! اما همه اینها تنها تحت License الطاف تو قابل دستیابی است! پس بیا و عنایتی! مددی! که تمام توفیقها از توست! لا اله الا انت سبحانک انی کنت من الظالمین
ارسال‌ها
تشکر از این کاربر پاسخ
12 کاربر به خاطر ارسال این پست از عاطفه تشکر کرده‌اند:
ملیحه, مرضیه, محمد حسین, محسن سروش, فرید, فاطمه, شکوفه, سوزان, سعیده, روح الله, خدیجه, افسانه
ملیحه آفلاین
عضو نیمه فعال
*
ارسال‌ها: 677
تشکر اهداء کرده: 1,124
تشکر دریافتی: 2,467 بار در 282 پست
موضوع‌ها: 20
تاریخ عضویت: 1393 / 5 / 13
اعتبار: 13
#24
1393 / 7 / 7، 05:12 عصر
شعر و ادبیات غرق شدم در زندگی
شکوفه ها می رقصند در باد خبر از حس زندگی را می آوردند
حس می کنم بوی نم باران را که با بوی شالی های سبز در امیخته
چه بی پروا می خندد کودکان روستایی را می گویم که با پاهای برهنه با شادی شیرینی که در صدایشان موج می زند در شالیزار به دنبال هم می دوند (

صدای خنده هایشان را باد می اورد کنارم من انجا هستم زیر سایه تک درختی که به ان درخت استراحت می گویند
شوق کودکان آنچنان مرا محو دنیایشان می کند که کودکی ام را درون انها می بینم
عروسکم سارا هنوز نگاهش با من است لباسهایش گلی شده است
مامان ببین سارا چه زشت شده است مادر می خندد و برایش لباسی گلدار قرمز می دوزد سارا ذا در اغوش می کشم و می دوم و می گویم عروسک قشنگ من قرمز پوشیده ....صدای ظریف و کودکانه ای مرا باز می گرداند کنار ان همه زیبایی نگاهش چقدر معصوم و زیباست -باران تند شده برویم خیس می شوی -نه من غرق شده ام غرق در شادی شما
کودک می دود با صدای خنده ای بلند از روی مرز های شالیزار می دود من هم خواستم بدوم همچون او از روی مرزها اما یادم امد که دیگر ان چشمان وجود ندارد گلپس باید ارام ارام بروم کودک می دوید و مسیر نگاهش از جلوی چشمانم محو شد به در پشتی باغ رسیدم چرا نمی دوید صدایی مهربان پاسخ کودک را داد او که کودک نیست بدود کودک نگاهی کرد گفت اما واقعا دیگر غرق غرق شدی گلگل اری اری من غرق شده ام در حس زندگی زیر براران زیر ان همه زیبایی خدایم که نه خبری از برج های سر به فلک کشیده نبود دیگر
همه اش سبزست همه اش زیبایی و خدایا شکرت که غرفم کردی در حس خوب زندگی

بوی باران هنوز می اید
ارسال‌ها
تشکر از این کاربر پاسخ
13 کاربر به خاطر ارسال این پست از ملیحه تشکر کرده‌اند:
یاسمن, محمد81, محمد حسین, محسن سروش, فرید, فاطمه, عاطفه, شکوفه, سکینه, سوزان, سعیده, خدیجه, افسانه
عاطفه1 آفلاین
عضو غریبه
*
ارسال‌ها: 0
تشکر اهداء کرده: 29
تشکر دریافتی: 162 بار در 10 پست
موضوع‌ها: 1
تاریخ عضویت: 1393 / 5 / 27
اعتبار: 1
#25
1393 / 7 / 9، 01:37 عصر
سرشار از تبسم
دراتاقم نشسته بودم.ب ه خودم فکرمي کردم,به چشمهايم,به نور,تاريکي,تنهايي,به آرپي. آري آرپي.همان رفيق سالهاي دورتنهايي.همان چيزي که شايد شاعرم کرد,تنهايم کرد,سختم کرد.
هميشه از آرپي نفرت داشته ام.از اينکه مثل بقيه نيستم,از اينکه شبهايم تاريک است,از اينکه چشمهايم نيمه روشن است,از اينکه تنهايم,بي هم نفس,بي همراه. سالها به همين روزهاوشبها گذشت تا يک روز سروشي به سراغم آمد.او پيکي بود از جانب خداوندِمهرباني.آن سروش در دستهايش عاطفه داشت. او دستهاي عاطفه را گره زد به دستهاي آرامش.به دستهاي زهرا(مليحه)
اناري سرخ,پراز آرامش,پراز محبت,مهرباني. زهراي من!همان کسي که در اوج تنهايي هايم بامن همراه شد وباهم به آرپي لبخند زديم.لبخندي تلخ و گزنده. روزها گذشنت.زهراي مليح من در هيچ لحظه اي از زندگي تنهايم نگذاشت.اگرچه فاصله بود,در هرلبخند,درد اشک,تنهايي تنهايم نگذاشت.
زهرا آرامش که او هم چشمهايش نيمه روشن بود. من و زهرا,زهراو من ببعد از مدتي به دختري لبخند زديم از جنس تنهايي,نسا.دختري پر از روياي آينده.کمي تنها.دردلش قراري نبود,دلش هواي پر زدن داشت,هواي پرواز به فردايي بهتر,بدون آرپي,بدون تاريکي,سرشار از نور و زيبايي.
زهراومن,من و زهرا دستهايمان را حلقه زديم به دستهاي يک عشق,يک مادر.مهربان,سرشار از تبسّم,زيبايي.روحش خيس بود از بارانِ عاطفه,از طراوت و تازگي.از چشمهايي که براي عشق نيمه روشن بود.از مهرمادري. او ليلا بود,ليلاي تبسّم,ليلاي پر از پروانه هاي مهر.او مادربود و بهشت زير پاهايش.
وحالا ما همه آرپي را به دوش مي کشيم
ارسال‌ها
تشکر از این کاربر پاسخ
21 کاربر به خاطر ارسال این پست از عاطفه1 تشکر کرده‌اند:
نساء3, مینا2, ملیحه, محمد81, محمد حسین, محسن سروش, لیلا3, لیلا, فرید, فرزاد, فاطمه, علی کوچولو, عبدالحسین, سکینه, سوزان, سعیده, سایه سایت, روح الله, راضیه, بهزاد, افسانه
سایه سایت آفلاین
عضو خودمانی
*
ارسال‌ها: 192
تشکر اهداء کرده: 188
تشکر دریافتی: 437 بار در 32 پست
موضوع‌ها: 25
تاریخ عضویت: 1393 / 2 / 24
اعتبار: 9
#26
1393 / 7 / 13، 11:02 عصر (آخرین ویرایش در این ارسال: 1393 / 7 / 13، 11:04 عصر، توسط سایه سایت.)
گلسخت است درک کردن دختری که
غـم هایش را خودش میداند و دلش
که همه تنها لبخندهایش را میبینند
که حسرت میـخورند بخاطر شاد بودنش
بخاطر خنده هایش
وهیـچکس جز همان دختر نمیداند چقدر تنهاست
که چقدر میـترسد
از باختن
از اعتماد بی حاصلش
از یخ زدن احساسش . . .گل
خــــوشحالم که دست به قلم داریگل
همه ما باید از حاج آقابزرگوار و داداش محسن فرشته
بخاطر تاسیس این فضای دوست داشتنی سپاسگزار باشیم گل
کسی که بر خدا توکل کند خدا برایش کافی است
ارسال‌ها
تشکر از این کاربر پاسخ
10 کاربر به خاطر ارسال این پست از سایه سایت تشکر کرده‌اند:
ملیحه, محمد81, محمد حسین, فاطمه, علی کوچولو, سوزان, سعیده, روح الله, افسانه, آرزو
سایه سایت آفلاین
عضو خودمانی
*
ارسال‌ها: 192
تشکر اهداء کرده: 188
تشکر دریافتی: 437 بار در 32 پست
موضوع‌ها: 25
تاریخ عضویت: 1393 / 2 / 24
اعتبار: 9
#27
1393 / 7 / 14، 01:09 صبح
(تشویق)(تشویق)بسیار زیبا و دلنشین بود(تشویق)گلگلگلگلگلگلگل
کسی که بر خدا توکل کند خدا برایش کافی است
ارسال‌ها
تشکر از این کاربر پاسخ
7 کاربر به خاطر ارسال این پست از سایه سایت تشکر کرده‌اند:
یاسمن, محمد81, فاطمه, سوزان, روح الله, افسانه, آرزو
عاطفه آفلاین
عضو غریبه
*
ارسال‌ها: 0
تشکر اهداء کرده: 518
تشکر دریافتی: 191 بار در 15 پست
موضوع‌ها: 2
تاریخ عضویت: 1393 / 5 / 24
#28
1393 / 7 / 14، 05:14 عصر
بارون
درد دل یتیم زمان
نقش دیوار
قاب عکس خالی
دلش
آشنا به غم تنهایی
در سکوت لبهایش
هزاران حرف نگفته
رازغم چشمانش
قطره های اشک نهفته
با جمع بود ولی تنها
انتظار فردا بود برایش معنا
داد دست خطی به من که نوشته بود بر آن:
برف وباران دیگر نمی بارد از آسمان نور بر این ظلمت
آدمها با هم بیگانه اند در کوچه های غربت این شهر
سجده زده بر پیام آوران تکنیک تلویزیون و ماهواره وکامپیوتر
پرستش می کنند بت های قدرت مقام و پول و ثروت
انتظار آخرین رسول عشق
انتظار خسته دلانیست که
بیزارند از گناه و دروغ وتزویر
از ریا و غیبت وتکفیر
آسمان شهر من یتیم ظلمانیست
این شب سیاه تا پایان عمرم طولانیست
ناتمام....
ارسال‌ها
تشکر از این کاربر پاسخ
15 کاربر به خاطر ارسال این پست از عاطفه تشکر کرده‌اند:
ملیحه, محمد81, محمد حسین, محسن سروش, ماهان, فرید, فاطمه, شکوفه, سکینه, سعیده, روح الله, راضیه, خدیجه, افسانه, آرمند
علی کوچولو آفلاین
عضو نوزاد
*
ارسال‌ها: 19
تشکر اهداء کرده: 291
تشکر دریافتی: 541 بار در 56 پست
موضوع‌ها: 2
تاریخ عضویت: 1393 / 3 / 1
اعتبار: 2
#29
1393 / 7 / 18، 02:03 عصر
من ارپی ام ارپی !
گاهی از نبایدهای اطرافت دلتنگ می شوی ، گاهی بغض می شوی و گاهی فریاد و اما چون بغض و فریادت راه به جایی نمی برد ، سکوت می شوی ، سکوت تو تلخ ترو پر معناتر از فریاد است ! اما ایا در اطراف تو کسی هست که سکوت معنی دار تو را درک نماید ؟!
جای بسی تاسف است در ایران من میلیونها نفر قربانی ارپی این مولود نامشروع طبیعت می شوند اما تا کسی با این هیولا رودر رو و درگیر نشود او را نمی شناسد و تاسف بار تر این که ،گاهی امار ارپی دریک خانواده از دو نفرهم فراتر می رود به راستی چرا ؟
مسئولیت اگاه سازی و اطلاع رسانی عمومی بر عهده ی چه کسی و چه ارگانی ست ؟ یک نفر به من بگوید این موسسه ی حمایت از بیماران ارپی و اشتارگات در کجای این زیر مجموعه ی معیوب قرار می گیرد و نقش ان چیست ؟
ارپی قهرمان استتار است او سالها با تو و درکنار تو و بر سر سفره ی تو بزرگ می شود ، جان میگیرد و تبدیل به یک غول می شود و به ناگاه انچه که دست پرورده ی خود توست بلای جان تو میشود!
و دریک روز دلتنگ پاییزی اهریمن بزرگ خود را به زشترین و هولناکترین شکل ممکن به تو مینمایاند و انگاه تو از ترس غالب تهی میکنی
به راستی چرا نقش رسانه ی ملی ما رادیو تلوزیون و نشریات و مجلات در زمینه ی بیماریهای خاص کم رنگ است ؟ تلوزیون ما 24 ساعته برنامه دارد اما .....
چند نفر از بیماران مبتلا به ارپی و اشتارگات قبل از رویارویی با اهریمن بزرگ ان را می شناختند و نسبت به این بیماری اگاهی داشتند؟
پس از رویارویی بااین بیماری چه خدماتی به شما ارائه شد ؟ ایا اطلاعات پزشک شما به روز بود ؟ ایا کسی شما را به سوی موسسه ی حمایت از بیماران ارپی هدایت کرد ؟ یقیننا شما هم به طور تصادفی بعد از ارتباط با سایر بیماران متوجه شدید که یک موسسه به نام بیماران ارپی اشتارگات و لبر وجود دارد !
به نظر شما این موسسه نباید امار دقیقی از بیماران ارپی و درصد شیوع ان داشته باشد ؟ این حداقل و پیش پا افتاده ترین کاریست که می بایست این موسسه انجام داده باشد اما زهی خیال باطل ! و البته انجام ان هم بسیار سهل و اسان است اما....
کدامیک از عزیزان مبتلا به بیماریهای ژنتیک چشم از طریق این موسسه توانسته اند با وسایل کمک اموزشی اشنا شوند و در این زمینه خدمات اندکی نیز دریافت نمایند ؟ ایا برای اشتغال این عزیزان این موسسه فعالیتی انجام داده است ؟
کدامیک از عزیزانی که در این موسسه ثبت نام کرده اند در جریان روند تحقیقاتی و پیشرفت این بیماری از طریق این موسسه قرار گرفته اند؟ از زمان تاسیس این موسسه چند نشریه به چاپ رسانده است؟ با کدام نهاد مردمی و یا اداره جهت جلب کمک و همکاری و رفع مشکلات این عزیزان هماهنگی صورت گرفته ؟ایا از زمان تاسیس ، هیچ کمکی به این موسسه چه داخلی و خارجی نشده است ؟ اگر شده این کمکها سر از کجا دراورده اند و اگر نشده نشان از روابط اجتماعی و اکتیو بودن و فعالیت بیش از حد این موسسه است ؟
بنظر شما نباید هر شش ماه یک بار فعالیت این موسسات کنترل و پیگیری شوند ؟ نباید یک نهاد کارایی این گونه موسسات را بسنجد ؟
خداوندا من ایرانیم ایرانی !اما کسی در ایران من ، مرا نمی بیند ! من شاهنامه ام همان شاهنامه ای که نشان از فرهنگ و ادب من دارد ! من ابیات نفیسم همان ابیات نفیسی که برسردرب سازمان ملل میخکوب شده اند! اما در مملکت من ، این روزها علم و حقیقت مدفون شده است و ساپورت زنان مشهود ! من ارپی ام ارپی ! یک نفر مرا دریابد !من قربانی ژنتیکم !من حق انتخاب ژن هایم را نداشته ام !
اهای ریئس جمهور من ، اهای نمایندگان مجلس من ، من از اینده ی نامعلوم خود در هراسم ! من یک بیمار خاصم مرا دریابید! من ارپی ام ارپی !
ارسال‌ها
تشکر از این کاربر پاسخ
14 کاربر به خاطر ارسال این پست از علی کوچولو تشکر کرده‌اند:
ملیحه, محمد81, محمد حسین, ماهان, فرید, فرزاد, فاطمه, شکوفه, سکینه, سوزان, روح الله, خدیجه, حسین, بهزاد
حسین آفلاین
عضو خودمانی
*
ارسال‌ها: 223
تشکر اهداء کرده: 85
تشکر دریافتی: 734 بار در 141 پست
موضوع‌ها: 91
تاریخ عضویت: 1393 / 2 / 23
اعتبار: 4
#30
1393 / 7 / 18، 08:44 عصر
آفرین بر علی کوچولوی عزیز(تشویق)(تشویق)(تشویق)گلگلگل
ارسال‌ها
تشکر از این کاربر پاسخ
4 کاربر به خاطر ارسال این پست از حسین تشکر کرده‌اند:
فاطمه, سکینه, سوزان, خدیجه
« قدیمی‌تر | جدیدتر »
صفحه‌ها (6): « قبلی 1 2 3 4 5 6 بعدی »


  • مشاهده‌ی نسخه‌ی قابل چاپ
  • مشترک شدن در این موضوع
پرش به انجمن:


کاربرانِ درحال بازدید از این موضوع: 1 مهمان
  • صفحه‌ی تماس
  • پرتال حمایت ازبیماران چشمی آرپی،لبرواشتارگات درایران
  • بازگشت به بالا
  • بایگانی
  • پیوند سایتی RSS

تمامی حقوق مادی و معنوی برای انجمن حمایت ازبیماران چشمی آرپی،لبر و اشتارگات در ایران محفوظ بوده و هر گونه کپی برداری از مطالب فقط با ذکر منبع مجاز می باشد.

حالت خطی
حالت موضوعی