رفته بودم قصابی ، خیلی هم شلوغ بود …
قصابه گوشت هر کی آماده میشد اینجوری صداش میزد : گوساله کی بود ؟ گوسفند بیا اینجا
به من گفت : تو گوسفندی ؟
گفتم : نه من گاوم !
گفت : اینجا گاو نداریم همه یا گوسفندن یا گوساله
****************************
ما یه سال میخاستیم نذری قیمه بدیم که گوشی بابام افتاد تو دیگ خورشت
خلاصه گازو خاموش کردیم و بابام دستشُ تا گردن کرد تو خورشت دنبال گوشی
گشت ..بعد که غذا رو پخش کردیم فهمید انگشترش نیست !
****************************
****************************
رﻓﺘـﻪ ﺑـﻮﺩﻢ ﺧﻮﻧـﻪ ﭘـﺪﺭ ﺑﺰﺭﮔـﻢ
ﺑﻨـﺪﻩ ﺧـﺪﺍ ﮔﻮشـاش یـه ﮐـــﻢ ﺳﻨﮕﯿﻨـﻪ
ﭘـﺮﺳﯿﺪ پسرم ﺑﺴﻼﻣﺘـﯽ ﮐـﺠﺎ ﻣﺸـﻐﻮﻝ ﺩﺭﺳـﯽ؟
ﮔﻔﺘـﻢ :ﺍﻫـﻮﺍﺯ
ﮔﻔـﺖ : ﮔﻔﺘـﯽ ﺷﯿـﺮﺍﺯ؟
ﮔﻔﺘــــﻢ :نـهﺍﻫــــﻮﺍﺯ
ﺑﺎﺯﻡ ﻧﺸﻨﯿـﺪ
ﺩﻭﺑـﺎﺭﻩ ﭘﺮﺳﯿـﺪ:ﺷﯿـــﺮﺍﺯ ﻣﯿﺨﻮﻧــﯽ؟
ﮔﻔﺘـﻢ :نـه ﭘـﺪﺭ ﺟﺎﻥ . ﺍﻫـــــﻮﺍﺯ ﻣﯿﺨﻮﻧـﻢ ... ﺍﻫـــههههههههﻮﺍﺯ
ﮔﻔـﺖ : ﮔﻔﺘـﯽ ﺷﯿـﺮﺍﺯ؟ﮐﺠـﺎﯼ ﺷﯿـﺮﺍﺯ؟
ﺩﯾـﺪﻡ ﺧـﻮﺏ ﻧﻤﯿﺸﻨـﻮﻩ ﮔﻔﺘـﻢ آﺭﻩ ﺷﯿـﺮﺍﺯ
ﮔﻔـﺖ : ﭘـﺲ ﭼـﺮﺍ هـی ﻣﯿﮕـﯽ ﺍﻫـﻮﺍﺯ!!!
#######################
طرف بی سواده تو شرکت apple کار میکرده ازش میپرسن تو که سواد نداری اونجا چیکار میکنی؟میگه من فقط سیب ها رو گاز میزنم !!
#######################
قدیما تا به یه دختر میگفتی: سلام جواب مـیـداد: سلام و کوووفت !اما الان تا به یه دختر میگی : سلام سریع میگه: خـُب اسم بچمونو چی بزاریم عزیزم ؟؟؟
(((((((((((((((((((((((((((((((
از حکیمے پرسیدند:چرا از کسی که اذیتت می کند انتقام نمی گیری؟با خنده جواب داد:آیا حکیمانه است سگی را که گازت گرفته گاز بگیری یعنی تو عمرم اینطور قانع نشده بودم
**************************
اصفانیه: الو اسمال هس؟تهرونی: نه بیرونه!اصفانیه: تو کیشی؟تهرونی: نه تهرانم! ااصفانیه: نه، میگم کیشمیشی؟تهرونی: کیشمیش خودتی!اصفانیه :آچه جفنگ میگوی؟ میگم چیکارشی:(((
)))))))))))))))))))))))))))))))))))
آقای مجری: دارید چیکار میکنید؟...........پسر عمه زا: داریم میریم بیرون لپ تاپو خاموش کنیم آقای مجری: لپ تاپ که اینجا رو میزه!کلاه قرمزی: آره. از برق در آوردیمش خاموش نشد ،داریم میریم فیوز رو قطع کنیم!
******************************
مردی به ریش و سیبیل نیست!!!!مرد کسی که بتونه با شلوار کُردی خلاف جهت باد بدوه..."
&&&&&&&&&&&&&&&&&&&&&&&&&
40 سال پیش ﺑﺎبام با 36 ﻫﺰﺍﺭ ﺗﻮﻣﻦ یه ﭘﯿﮑﺎﻥ ﺻﻔﺮ خرﯾﺪ!ﻣﻦ ﺍﻣﺮﻭﺯ ﺑﺎ ﻫﻤﯿﻦ ﻣﺒﻠﻎ یه ﺷﻮﺭﺕ ﺧﺮﯾﺪﻡ!..
(تشویق)
########################
حوصلم سر رفته بود ツزنگ زدم 118گفتم:شماره ادیسون رو لطف کنید ^◡^اونم یه شماره داد O_oمنم زنگیدم ◔◡◔یکی برداشت گفت:تیمارستــــان فارابــــی بفرمایید ๏̯̃๏چه وضشه آخه...
$$$$$$$$$$$$$$$$$$$$$$$$$$$$$$$$
تو این فیلم خارجیا میخوان بچه رو شاد کنن.دست میبرن پشت گوشش یه بیسکوییت میارن میدن بهش شاد میشه اونوقت عمویه ما میخواست مارو شاد کنه پلکاشو برمیگردوند ما مث سگ میترسیدیم!!!
امـــــــــــــــــــــــــــــــتیاز به من یــــــــــــــــــــــــــــادتون نرود...
ابجی فاطمه عزیزمنم ترا دوست دارم...