1394 / 5 / 16، 01:13 صبح
1394 / 5 / 17، 12:20 صبح
(1394 / 5 / 14، 12:26 عصر)سایه سایت نوشته است: [ -> ]باسپاس ازشما بزرگوار ما منتظریم بیشتر از آثاروسرودهای خود و دیگر دوستان همچون سرکارخانم ها شکوفه ، عاطفه1،سحر،زهراکوچولو و داداش محمدصادق که همگی با طبع بلندتان بیشتر و بیشتر ، بهره مند شویم...
پیر وفرتوته شدو دلش آرامش میخواد*معشوق جانم،توخلوت صداتون می کند
همتش تا میرود، به قامت نماز می کند
با حوصله وتوانش ذکرودعاتون می کند
آرپی ازکارش عجزوناتوانی می کند
ژن معیوب درچشش فغان درمان میکند
[b]چشم سایه همچوقبل چشمک پرانی میکند
باخزان عمرخود دل جان فـشانی می کند[/b]
او برای حاجتش لحظه شماری می کند
خاموش زآرپی چهره اش خندون خندون میکند
با همان شور و نوا دارد خدایی می کند
خاطرم با خاطرش شوق درمون می کند
بیثمر هر ساله در فکر بهاران می کند
چون بهاران میرسد با خود نهانی می کند
باما گردش نکند، با خود خلوت می کند
میرسد سالی به پایان همه را راضی کند
آرپی ها دل از سایه مهربان مشکنید
ور نه دلدار درسرایش نامهربانی می کند
موفق باشید.
1394 / 5 / 17، 11:27 صبح
(1394 / 5 / 17، 11:26 صبح)محمدصادق نوشته است: [ -> ]عشق خدایییکی عاشق شدن در وصل ما نیست
یکی صاحب شدن در بهر ما نیستبه عاشق پیشگی راهی دراز است
به وصل یار رسیدن همچو ساز است
مرا عشقی بود عشقی ازل بار
مرا صاحـــب بود دُری گـــهربار
مرا صاحب بود چون خدایی
نباشد بین ما حرف از جدایی
امیدم آرزویم همه اوست
نگیرم را کسی مانند او دوست
1394 / 5 / 17، 02:29 عصر
تقدیم به همه ی دوستای عزیزدر انجمن ارپی .لبر و اشتارگات
میدونم...
روزی که درمون بیاد اینجا رو فازه !میدونم
یکی میرقصه یکی تو کار سازه میدونم
صدف خوش خبر از راه میرسه
توی دستش خبرای داغ و تازه میدونم
لاکشو میشکنه اون روز خدیجه
به چشای خوشگلش دیگه مینازه میدونم
یاسمن شکوه نکن از اختاپوس
دیگه مرده اقای بازو درازه میدونم
هممون مهمون داش قاسم اشپزبشیمو
اشک شوقش که میادمیگه پیازه میدونم
چشمون روشن میشه به پست خوبه حاج اقا
میگه قربون خدا که چاره سازه میدونم
میگه اقای معلم همتون رو بیست میدم
همه یک صدا میگن اقا اجاره میدونم
ناتاشا و نازیلا.نازنین.انسی خانم .فریده و ملیحه جون
دست هر کدومشون حالا یه سازه میدونم
سایه ی مهربونم یه گوشه ای نشسته و
داره شعرای خوشالیشو میسازه میدونم
فرزادوروحان ومهدی.علی و غلامرضا
همگی باهم میگید ارپی میبازه میدونم
فاطمه با همسرش توی حرم تو شهر قم
مشغول شکر خدای بی نیازه میدونم
همه جا گل میریزن اب میپاشن
راه خوشبختی ما دیگه چه بازه میدونم
ساعت22وسجده ی شکرداش سروش
هی میخنده ومیگه اینم یه رازه میدونم
میدونم...
روزی که درمون بیاد اینجا رو فازه !میدونم
یکی میرقصه یکی تو کار سازه میدونم
صدف خوش خبر از راه میرسه
توی دستش خبرای داغ و تازه میدونم
لاکشو میشکنه اون روز خدیجه
به چشای خوشگلش دیگه مینازه میدونم
یاسمن شکوه نکن از اختاپوس
دیگه مرده اقای بازو درازه میدونم
هممون مهمون داش قاسم اشپزبشیمو
اشک شوقش که میادمیگه پیازه میدونم
چشمون روشن میشه به پست خوبه حاج اقا
میگه قربون خدا که چاره سازه میدونم
میگه اقای معلم همتون رو بیست میدم
همه یک صدا میگن اقا اجاره میدونم
ناتاشا و نازیلا.نازنین.انسی خانم .فریده و ملیحه جون
دست هر کدومشون حالا یه سازه میدونم
سایه ی مهربونم یه گوشه ای نشسته و
داره شعرای خوشالیشو میسازه میدونم
فرزادوروحان ومهدی.علی و غلامرضا
همگی باهم میگید ارپی میبازه میدونم
فاطمه با همسرش توی حرم تو شهر قم
مشغول شکر خدای بی نیازه میدونم
همه جا گل میریزن اب میپاشن
راه خوشبختی ما دیگه چه بازه میدونم
ساعت22وسجده ی شکرداش سروش
هی میخنده ومیگه اینم یه رازه میدونم
عامو یادتون نره دعا کنیدشکوفه رو
همو که شعر میگه و بچهی شیرازه میدونم...
سروده شکوفه
همو که شعر میگه و بچهی شیرازه میدونم...
سروده شکوفه
1394 / 5 / 18، 12:07 صبح
دلم داره هوای اون گذشته آرپی
نمیخام ببینم آینده چشم بسته آرپی
خیلی حرفا دارم برات سربسته آرپی
دیگه داره میاد روزای شکسته آرپی
خبرهای مهم صدف کرده ورشکسته آرپی
پیگیریهای مجد محسن کرده بازنشسته آرپی
اینجا داره حال وهوایی دیگه آرپی
فضای سایت فضایی عشقه آرپی
بگویم از اشعار شکوفه وسایه آرپی
احادیث حسین و غلامرضا لطیفه آرپی
یکی دکتر یکی آموزگاره و وکیله آرپی
خلاصه برات بگم جمعمون جمعه آرپی
بقیه دوستان هم با حس خوبشون امید میدن
دوستتون دارم
نمیخام ببینم آینده چشم بسته آرپی
خیلی حرفا دارم برات سربسته آرپی
دیگه داره میاد روزای شکسته آرپی
خبرهای مهم صدف کرده ورشکسته آرپی
پیگیریهای مجد محسن کرده بازنشسته آرپی
اینجا داره حال وهوایی دیگه آرپی
فضای سایت فضایی عشقه آرپی
بگویم از اشعار شکوفه وسایه آرپی
احادیث حسین و غلامرضا لطیفه آرپی
یکی دکتر یکی آموزگاره و وکیله آرپی
خلاصه برات بگم جمعمون جمعه آرپی
بقیه دوستان هم با حس خوبشون امید میدن
دوستتون دارم
1394 / 5 / 24، 03:08 عصر
ای صاحب یاران وفائی
ای مونس دلهای خدایی
دریاب دل دوستدارت را
ای هستی همیشه پنهانی
ای مونس دلهای خدایی
دریاب دل دوستدارت را
ای هستی همیشه پنهانی
1394 / 5 / 26، 03:33 عصر
داره میاد داره میاد ازآسمون
خبرای خوب وشاد ازخدایمون
داره میاد داره میاد درمانمون
با خبرای خوبی که میاره صدفمون
شادی کنیم شادی کنیم از ته دلامون
داره میره داره میره روزای سیاهمون
آخه ما داریم خدایی مهربون
از اون بالا داره همش هوامون
گلی به جمال با صفای همه دوستان(توکلت علی الله وهو حسبی)
خبرای خوب وشاد ازخدایمون
داره میاد داره میاد درمانمون
با خبرای خوبی که میاره صدفمون
شادی کنیم شادی کنیم از ته دلامون
داره میره داره میره روزای سیاهمون
آخه ما داریم خدایی مهربون
از اون بالا داره همش هوامون
گلی به جمال با صفای همه دوستان(توکلت علی الله وهو حسبی)
1394 / 6 / 6، 06:52 عصر
دوست دارم گره از کار دلم اون ایوون طلات باز کنه
دوست دارم که آب اون سقا طلات منو هم شفابده
دوست دارم بیام تو اون صحن و سرات زاروزار گریه کنم
دوست دارم بیام کنار ضریحت همه ی دردام ازم رها بشه
مثل اون کبوترای حرمت پر پروازی جدید به من بدی
مثل اون خادمای حرمت منمو به نوکریت قبول کنی
شافعم پیش خدای مهربون تو باشی امام هشتمین
مثل اون زوارای حرمت منودوستای توسایت نظر دهی
دوست دارم که آب اون سقا طلات منو هم شفابده
دوست دارم بیام تو اون صحن و سرات زاروزار گریه کنم
دوست دارم بیام کنار ضریحت همه ی دردام ازم رها بشه
مثل اون کبوترای حرمت پر پروازی جدید به من بدی
مثل اون خادمای حرمت منمو به نوکریت قبول کنی
شافعم پیش خدای مهربون تو باشی امام هشتمین
مثل اون زوارای حرمت منودوستای توسایت نظر دهی
1394 / 6 / 11، 11:19 صبح
دلم از غصه ی چشمام کبابه
دو صد نفرین به نِت بازَم خرابه
مرا با خود ببر ای خواب ِ شیرین
که شب تا روز چشمم در عذابه
سروده شکوفه
################
دو صد نفرین به نِت بازَم خرابه
مرا با خود ببر ای خواب ِ شیرین
که شب تا روز چشمم در عذابه
سروده شکوفه
################
1394 / 6 / 23، 03:52 عصر
سالها رفت و هنوز ،
یک نفر نیست بپرسد از من ،
که تو از این سایت چه می خواهی؟
صبح تا نیمه ی شب منتظرم ،
همه جا می نگرم .
همه فغان میکنند
که او سالم است
این چه دردی است که در دل دارم
من از این سلامتیم چه حاصلی دارم
می گریزی زمن و در طلبت
بازهم کوشش باطل دارم
گاه با محسن سخن می گویم
گاه از صدف، خبر می جویم...راستی صدفم کو؟
صدفی در دریاست؟
نوری از روزنه فرداهاست.
ژن میخام زخدایی که از روز ازل ناپیداست!
که تو از این سایت چه می خواهی؟
صبح تا نیمه ی شب منتظرم ،
همه جا می نگرم .
همه فغان میکنند
که او سالم است
این چه دردی است که در دل دارم
من از این سلامتیم چه حاصلی دارم
می گریزی زمن و در طلبت
بازهم کوشش باطل دارم
گاه با محسن سخن می گویم
گاه از صدف، خبر می جویم...راستی صدفم کو؟
صدفی در دریاست؟
نوری از روزنه فرداهاست.
ژن میخام زخدایی که از روز ازل ناپیداست!
1394 / 6 / 24، 11:27 عصر
یک حادثه در راه است
عهد علی و عشقَش
از جُمله ی میثاق است
.....
سروده شکوفه
1394 / 6 / 26، 05:13 عصر
گفت آن روز که در پی آن میگردیم چند صباحی دگر آن را میجوییم
حال ای دوستان گرام ناامیدی رافراموش کرده
زیرا با توکل به خداوند بزرگ نتیجه آن را میبینیم
آبجیا وداداشای مهربون فکر بیماری رو از سرخود بیرون کرده
زیرا که بیمار گوشه مریض خونه افتاده ولی ما مشکل داریم
که اون مشکل هم با توکل به خدا کم کم داره حل میشه آبجی
خدیجه اون دوبیت بالا همینجوری تو ذهنم اومد گفتم شاید یه
جورایی شما رو آرام کنه آبجی جان فقط باید درمورد این مشکل فکر نکنید
حال ای دوستان گرام ناامیدی رافراموش کرده
زیرا با توکل به خداوند بزرگ نتیجه آن را میبینیم
آبجیا وداداشای مهربون فکر بیماری رو از سرخود بیرون کرده
زیرا که بیمار گوشه مریض خونه افتاده ولی ما مشکل داریم
که اون مشکل هم با توکل به خدا کم کم داره حل میشه آبجی
خدیجه اون دوبیت بالا همینجوری تو ذهنم اومد گفتم شاید یه
جورایی شما رو آرام کنه آبجی جان فقط باید درمورد این مشکل فکر نکنید
1394 / 7 / 13، 04:28 عصر
الهُمَ عَجِل لِوَلیکَ الفَرَج
.............
دست دعای اُمَـت
سوی تو رفته بالا
طی شد هزار جمعه
کی می رسی تو اقا؟
.............
سروده :شکوفه
.............
دست دعای اُمَـت
سوی تو رفته بالا
طی شد هزار جمعه
کی می رسی تو اقا؟
.............
سروده :شکوفه
1394 / 7 / 19، 10:39 عصر
تقدیم به بچه های ِعزیزِ لبر
###########
لِبِر را خاک کردند خاک کردند
ز ِدنیا نامِ نَنگَش پاک کردند
خدا را صد هزاران مرتبه شُکر
که چشمِ شوقمان نَمناک کردند
###########
سروده:شکوفه
###########
لِبِر را خاک کردند خاک کردند
ز ِدنیا نامِ نَنگَش پاک کردند
خدا را صد هزاران مرتبه شُکر
که چشمِ شوقمان نَمناک کردند
###########
سروده:شکوفه
1394 / 9 / 19، 07:17 عصر
تقدیم به فانوسِ چشم های مهربان
اشک شوقی مثل ِ بارون .قَد ِّ دریا میکشه
اون که طرحِ گل برویِ سنگ خارا میکشه
حَتم دارم میـــــــــــــــــــــرسه اون روز که
شعله ی چشمای فانوسی رو .بالا میکشه
سروده ی :شکوفه
اشک شوقی مثل ِ بارون .قَد ِّ دریا میکشه
اون که طرحِ گل برویِ سنگ خارا میکشه
حَتم دارم میـــــــــــــــــــــرسه اون روز که
شعله ی چشمای فانوسی رو .بالا میکشه
سروده ی :شکوفه