قابل توجه مهمانان بازدید کننده:
با اتخاذ تدابیر و ارائه اعلام شماره حساب بانکی که در ذیل به آن اشاره شده با حفظ ارزش ها و كرامات والای انسانی و تكیه بر مشاركت و همكاری نزدیك شما اعضاء و بازدیدکنندگان درحمایت وکمک به تأمین حداقل نیازهای اساسی این قشر کم بینا، نابینا وكم درآمد، ماراحمایت ویاری نمائید.
شماره حساب کارت شتاب بانک رفاه کارگران به شماره: 5894631500966528 به نام حاج آقا ابراهیمی وجوه خود را واریز نمائید.
««در صورت ثبت نام دراین انجمن حتما ازنام کاربری فارسی استفاده نمائید (انتخاب نام کاربری با زبان انگلیسی تائید و فعال نمیگردد) جهت تائید و فعال سازی نام کاربری خود با شماره 09389502752 بنام محسن سروش راس ساعت 10 الی 11صبح بجز روزهای تعطیل تماس حاصل نمائید.»»
ایمیل انجمن: FORUM.RPSIRAN.IR@GMAIL.COM
شمارش خالها روی دست راست از شانه تا مچ، شاخص خوبی برای شمارش مجموع خالهای روی بدن است. وجود بیش از 100 خال روی بدن حاکیست که خطر ابتلا به سرطان پوست یا ملانوم پنج برابر بیشتر است.در این بررسی اطلاعات مربوط به 3000 دوقلو در انگلیس مورد مطالعه قرار گرفت. پزشکان عمومی میتوانند با استفاده از این یافتهها افرادی را که بیشتر در معرض خطر قرار دارند شناسایی کنند.ملانوم نوعی از سرطان پوستی است که هر سال بیش از 13 هزار نفر در انگلیس به آن دچار میشوند. این سرطان از خالهای غیرمعمول شروع میشود و بنابراین خطر ابتلا به ملانوم با تعداد خالها ارتباط دارد.متخصصان علوم پزشکی کالج سلطنتی لندن روی گروهی از دوقلوهای زن در دورهای هشت ساله مطالعه کردند. سپس این آزمایش را روی یک گروه 400 نفره از مبتلایان به ملانوم تکرار کردند و در نهایت به روشی سریع برای ارزیابی خطر ابتلا به سرطان پوست دست یافتند.به گزارش "انجمن حمایت ازبیماران چشمی آرپی،لبر و اشتارگات در ایران"، در این بررسی مشخص شد زنانی که روی دست راستشان بیش از هفت خال وجود داشته، 9 برابر بیشتر احتمال دارد که تعداد خالهای کل بدنشان بیش از 50 عدد باشد و در نتیجه در معرض خطر فزاینده ابتلا به ملانوم هستند.
تصور می شود که میگرن به دلیل فعالیت غیر طبیعی کلاستری از نورون ها باشد که اطلاعات حسی مانند سیگنال های درد را تقویت می کنند.به گزارش "انجمن حمایت ازبیماران چشمی آرپی،لبر و اشتارگات در ایران "به نقل ازmedicalxpress، دو دسته از محققین، یکی در دانشگاه نیویورک و دیگری در کالج کینگ، نوروپپتیدی را کشف کرده اند که ممکن است مسئول شروع میگرن باشد. در این مطالعه این محققین مطالعه شان روی اثرات دو نوروپپتید روی رت ها و چگونگی شروع میگرن را توصیف کرده اند. میگرن علایم ظاهری مشخصی ندارد و به همین دلیل افرادی که به آن مبتلا می شوند گاهی زیاد مورد توجه و همدردی قرار نمی گیرند و شاید افرادی که با آن روبرو نشده اند قادر به درک این نشده اند که این بیماری چقدر عذاب آور و گاها ناتوان کننده است. محققین با گذشت زمان به این باور رسیده اند که میگرن ها به دلیل گشاد شدن عروق خونی در سر اتفاق می افتند و به همین دلیل درمان هایی که طراحی شده است روی انقباض این عروق فوکوس کرده است. اما این به نظر می رسد که این تفکر اشتباه است و داروهایی که به این منظور استفاده می شوند تنها به صورت تصادفی عمل می کنند. این مطالعه جدید مدعی است که دردهای میگرنی به دلیل تهییج بیش از حد نورون هایی است که در عمق مغز قرار دارند. اگر این نتایج به اثبات برسند، بدین معنی خواهد بود که درمان نیز به زودی در دسترس خواهد بود و این امر موجب می شود که بسیاری از بیماران از این شرایط رنج آور رها شوند. مطالعات قبلی نشان داده اند که زمانی که افراد دچار میگرن می شوند، سطح نوروپپتیدهای VIP و PACAP در خون آن ها بالا می رود، که پیشنهاد می کند که حضور آن ها می تواند دلیلی برای این عارضه باشد. برای اثبات صحت این فرضیه، محققین این نوروپپتیدها را روی رت ها تست کردند و این در حالی بود که عروق خونی و نورون های دخیل در سردرد را نیز مونیتور می کردند. آن ها دریافتند که هر دو این نوروپپتیدها موجب گشاد شدن عروق می شوند اما PACAPموجب افزایش فعالیت عصبی می شود که به نوعی موجب می شود آن را مفصر اصلی در بروز میگرن به حساب آوریم. برای کاهش فعالیت عصبی آن ها محققین از ترکیبی استفاده کردند که گیرنده های PACAPرا بلوک می کند. اما این ترکیب عمل نکرد. به همین دلیل آن ها این ترکیب را به طور مستقیم به مغز رت ها تزریق کردند و مشاهده کردند که فعالیت بیش از حد نورون ها خاموش شد. نکته ای که وجود دارد این است که محققین هنوز مطمئن نیستند که آیا این نتایج در مورد انسان نیز صادق است یا خیر؛ متاسفانه اثبات این امر نیز مشکل است زیرا ما قادر به تزریق مستقیم این داروها به مغز بیماران نیستیم. بنابراین گام بعدی این مطالعه یافتن راهی برای انتقال این دارو ها به مغز بیماران است.
محققین با دریافت بودجه ای از NIHمطالعه ای را طراحی کرده و مدل موشی جدیدی را برای بیماری نوروپاتی اپتیک وراثتی لبر(LHON) ایجاد کردند و دریافتند که می توانند با استفاده از ژن درمانی عملکرد بینایی را در این موش ها بهبود ببخشند. این بیماری یکی از بیماری های متعددی است که به دلیل موتاسیون های ژنی در میتوکندری اتفاق می افتد.به گزارش "انجمن حمایت ازبیماران چشمی آرپی،لبر و اشتارگات در ایران" به نقل ازmedicalxpress، این مطالعه گام مهمی را در مطالعه LHON و در تلاش برای رسیدن به درمانی موثر برداشته است و می تواند کاربردهای وسیع تری نیز داشته باشد و محققین از دستاوردهای آن برای درمان بیماری های میتوکندریایی متعدد استفاده کنند. میتوکندری را کارخانه تولید انرژی سلول می نامند که دارای DNAی ویژه خود است و موتاسیون در DNAی میتوکندریایی می تواند منجر به LHONشود. محققین در دانشگاه میامی می گویند که تاکنون راهی وجود نداشته است که بتوانیم به طور موثر DNAی میتوکندریایی را بدست آوریم. آمار جهانی در مورد ابتلا به LHON شفاف نیست ولی به نظر می رسد تنها در بریتانیا بیش از 30000 بیمار علایم مربوط به این بیماری را نشان می دهند. این بیماری موجب از دست دادن حدت بینایی و دید رنگی می شود که به دلیل از دست دادن سلول های گانگلیونی شبکیه است. شایع ترین موتاسیون میتوکندریایی که در LHONدخیل است ژنی به نام ND4است. محققین درصدد برآمدند که از ژن درمانی برای انتقال نسخه صحیح و جایگزینی آن با نسخه معیوب استفاده کنند. در اغلب مطالعاتی که از ژن درمانی استفاده می شود، از ویروس ها به عنوان ناقل ژن استفاده می شود که خود قادر به نفوذ به هسته و آلوده کردن سلول های بدن هستند و در نتیجه می توانند عملکرد بیش از 20000 ژن را مختل کنند. اما اغلب ویروس ها در نفوذ به میتوکندری ضعیف عمل می کنند. برای حل این مشکل، دکتر گای و همکاران از این واقعیت بهره بردند که میتوکندری ها پروتئین های سلولی را وارد می کند که خود قادر به ساخت آن ها نیست. با چسباندن قطعه کوچکی از این پروتئین ها به آدنوویروس ها، آن ها سیگنال homing را برای ویروس ایجاد کردند که در واقع یک رمز ورود به میتوکندری برای ویروس محسوب می شود. این ویروس مدیفه شده، کلیدی برای ایجاد مدل موشی محسوب می شود که LHONرا شبیه سازی می کند و هم چنین می توان از آن برای بررسی ژن درمانی LHONدر مطالعات بالینی استفاده کرد. برای ایجاد مدل موشی آن ها، ویروس را با نسخه ناقص ژن ND4 بارگیری کردند. این ویروس های حامل DNAی کد کننده پروتئین فلورسنس قرمز نیز بودند که یک مارکر قابل مشاهده برای ویروس و ردیابی آن محسوب می شود. آن ها این ویروس را به سلول های تخم لقاح یافته موش تزریق کردند و آن ها را رشد دادند تا به بلوغ برسند. بعد از آمیزش این موش ها به تعداد چند نسل، مدل های موشی ایجاد شد. این موش ها ND4جهش یافته را در چشم هایشان بیان می کردند. برای ژن درمانی LHON نیز، محققین ژن ND4را درون ویروس های مشابه بسته بندی کردند و آن را به چشم موش تزریق کردند که موجب بهبود عملکرد بینایی مدل موشی این بیماری شد.
ارسال کننده: صدف - 1394 / 7 / 26، 10:41 عصر - انجمن: اخبار پزشکی
- بدون پاسخ
رییس برنامه ملی کنترل ناشنوایی مرکز مدیریت بیماریهای غیرواگیر وزارت بهداشت با اشاره به افزایش میزان «کمشنوایی زودهنگام جوانان و نوجوانان»، نسبت به استفاده از وسایلی نظیر «هندزفری» هشدار داد.به گزارش"انجمن حمایت ازبیماران چشمی آرپی،لبر و اشتارگات در ایران " به نقل از پایتخت دکتر سعید محمودیان با تاکید بر لزوم پیشگیری از بروز پیرگوشی و کمشنوایی زودرس در جوانان و نوجوانان، ادامه داد: استفاده از هندزفریها با صدای بلند، میزان شنوایی را در فرد به طور مرتب کم میکند و سلامت گوش را به خطر میاندازد.محمودیان با اشاره به دوبرابر شدن کمشنوایی در دوره پیشدبستانی، درباره علت آن گفت: عفونتها یا التهابات گوشی که بالاترین آمار را در دنیا از جمله ایران دارند، یکی از عوامل خطر دو برابر شدن کمشنوایی در گروه سنی پیش از دبستان است. در این نوع التهابها، کودک تب ندارد اما افت شنوایی پیدا میکند که در بیشتر موارد پدر و مادرها متوجه این اتفاق نمیشوند و باعث اختلال در گفتار و آموزش میشود.
ارسال کننده: صدف - 1394 / 7 / 26، 10:29 عصر - انجمن: اخبار چشم پزشکی
- بدون پاسخ
محققان می گویند، تماشای انیمیشن های سه بعدی با استفاده از عینک سه بعدی، می تواند یک گزینه مناسب برای درمان تنبلی چشم در کودکان باشد. به گزارش"انجمن حمایت ازبیماران چشمی آرپی،لبر و اشتارگات در ایران" از ساینس، از هر 100 کودک در آمریکا، 2 تا 3 نفر دچار تنبلی چشم هستند و این عارضه شایع ترین اختلال بینایی در کودکان محسوب می شود.مطالعات محققان مرکز پزشکی جنوب غربی تگزاس نشان می دهد که تماشای انیمیشن های سه بعدی با استفاده از عینک سه بعدی، قادر به بهبود تنبلی چشم در کودکان است.در این مطالعه از هشت کودک 4 تا 10 ساله خواسته شد که با استفاده از عینک سه بعدی، به مدت دو هفته و در هر هفته سه انیمیشن سه بعدی مشاهده کنند. آزمایش های انجام شده پس از دو هفته نشان داد که تنبلی چشم در این کودکان به طور قابل ملاحظه ای بهبود یافته است.تنبلی چشم (Amblyopia) زمانی اتفاق می افتد که چشم نمی تواند به وضوح روی یک نقطه خاص تمرکز کند. معمولا در این حالت قدرت تمرکز یک چشم به دلیل عواملی مانند نزدیک بینی، دوربینی یا آستیگماتیسم و بر اثر شکل غیر طبیعی قرنیه، بیش از چشم دیگر است.تنبلی چشم می تواند منجر به استرابیسم (لوچی چشم) شود که در آن هر دو چشم در وضعیت غیر هم تراز قرار می گیرند.یکی از رایج ترین روش های درمان تنبلی چشم، قرار دادن یک محافظ روی چشم قوی است که سبب می شود کودکان از چشم ضعیف کمک بگیرند و اعصاب چشم تنبل تقویت شود.مطالعات جدید نشان می دهد که درمان تنبلی چشم با استفاده از تماشای تصاویر سه بعدی، موثرتر از قرار دادن محافظ روی چشم قوی است؛ البته این مطالعه برای تجویز در مورد کودکان مبتلا به تنبلی چشم نیازمند بررسی و تحقیق بیشتر است.
نتایج این تحقیقات در نشریه Pediatric Ophthalmology and Strabismus منتشر شده است.
ارسال کننده: صدف - 1394 / 7 / 26، 10:05 عصر - انجمن: اخبار پزشکی
- بدون پاسخ
سرپرست معاونت پژوهشی جهاددانشگاهی گیلان گفت: پیوند سلولهای بنیادی حاصل از بند ناف یک نوزاد به برادر بزرگتر حیات دوباره بخشید.به گزارش"انجمن حمایت ازبیماران چشمی آرپی،لبر و اشتارگات در ایران" به نقل از بنیان، دکتر سیدمحسن نساج حسینی با بیان اینکه هر چه که زمان میگذرد، توسعه و پیشرفت علوم مختلف شتاب دوچندان گرفته و فناوریهای مختلف ایجاد میشود تا پاسخی به نیازها و مشکلات بشر باشد، افزود: چند سالی بیش نیست که با تدوین دانش فنی ذخیرهسازی و کاربرد سلولهای بنیادی توسط پژوهشگران جهاددانشگاهی، بانک خون بند ناف تشکیل شده و سلولهای بنیادی حاصل از خون بند ناف ذخیرهسازی میشود.وی با بیان اینکه سلولهای بنیادی، سلولهای اولیهای هستند که توانایی تبدیل و تمایز به انواع مختلف سلولهای انسانی را دارند و از آنها میتوان در تولید سلولها و نهایتا بافتهای مختلف در بدن انسان استفاده کرد،افزود: در واقع در کلیه بافتهای بدن نوعی از سلولهای بنیادی یافت میشود که توانایی تبدیل به سلولهای تخصص یافته همان بافت را دارند و در موقع اختلال بافتی، دست به کار شده و تکثیر پیدا میکنند و به دلیل داشتن همین توانایی به آنها "سلول بنیادی" میگویند.مسئول بانک خون بند ناف رویان در گیلان، منابع اصلی سلولهای بنیادی را شامل مغز استخوان، بند ناف و جفت دانست و گفت: امروزه استفاده از این سلولها جهت ترمیم بافتهای آسیب دیده انسانی در حال گسترش است. متخصصان معتقدند در آیندهای نهچندان دور، سلولهای بنیادی کاربردهای گستردهتری در علم پزشکی خواهند داشت.نساج حسینی با بیان اینکه هماکنون در اقصی نقاط جهان تحقیقات وسیعی در خصوص استفاده از سلولهای بنیادی در جهت تامین سلامت انسان در حال انجام است، ادامه داد: در یکی از استانهای جنوبی کشور، امیرحسین 9 ساله با بیماری سرطان خون دست و پنجه نرم میکرد که والدینش به توصیه پزشکان تصمیم به درمان امیرحسین با سلولهای بنیادی گرفتند. برای این منظور، بهترین راه تولد نوزاد دیگر(که بهترین سازگاری ژنتیکی را با امیرحسین داشت) بود به این ترتیب هنگام تولد برادر کوچک امیرحسین، خون بند ناف وی استخراج و برای جداسازی سلولهای بنیادی به بانک خون بند ناف رویان منتقل شد و پس از ذخیرهسازی، برای پیوند و درمان امیرحسین به کار گرفته شد و با تایید پزشکان اکنون که نزدیک به دو سال از آن میگذرد، امیرحسین بهبودی خود را بهدست آورده و اکنون به مدرسه میرود.مسئول بانک خون بند ناف رویان استان، با بیان اینکه پیوند سلولهای بنیادی خونساز، به بیماران سرطانی قدرت میدهد تا شیمیدرمانی و پرتودرمانی با میزان بالای دارو یا پرتو، یا هر دوی آنها را با هم تحمل کنند، اضافه کرد: میزان بالای دارو یا پرتو، سلولهای سرطانی و سلولهای سالم را در مغز استخوان، همزمان از بین میبرد پس از درمان، به وسیله یک لوله پلاستیکی انعطافپذیر که درون یک ورید اصلی قرار میگیرد، سلولهای بنیادی و سالم خونساز به بیمار تزریق میشود این سلولهای بنیادی پیوندی، سلولهای خونی جدیدی تولید میکنند و میتوان آنها را از فردی دیگر یا خود بیمار (پیش از شروع درمان) گرفت.وی اضافه کرد: اکنون پژوهشهای بیشتر در زمینه کارآزماییهای بالینی در زمینه سلولهای بنیادی و سلول درمانی توسط پژوهشگاه رویان جهاددانشگاهی با همکاری مراکز درمانی وابسته به دانشگاههای علوم پزشکی کشور در حال انجام است و در این زمینه به نتایج خوبی هم دست یافتهاند. نساج حسینی با بیان اینکه واحدهای استانی جهاددانشگاهی نیز خدمات مربوط به بانک خون بند ناف رویان را در استانها ارایه میکنند، تصریح کرد: در استان گیلان هم خدمات مذکور در حوزه معاونت پژوهشی ارایه میشود و به منظور اطلاعرسانی به مردم استان، روشهای مختلفی بهکار گرفته میشود.
ارسال کننده: صدف - 1394 / 7 / 26، 02:18 عصر - انجمن: اخبار پزشکی
- بدون پاسخ
مسئول گروه قلب و عروق مرکز سلول درمانی پژوهشگاه رویان، عنوان کرد: استفاده از سلولهای بنیادی در درمان بیماریهای قلبی تاکنون برای بیش از 400 بیمار با موفقیت انجام شده است.دکتر هدی معدنی در حاشیه همایش سلولهای بنیادی با بیان اینکه استفاده از سلولهای بنیادی در درمان بیماریهای قلبی از سال 2000 توسط محققان کشف شد، اظهار کرد: در ایران نیز از سال 86 استفاده از سلولهای بنیادی برای درمان بیماریهای قلبی آغاز شد.
وی با بیان اینکه این شیوه یک نوع درمان مکمل است، تصریح کرد: سلولهای بنیادی برای درمان سکته قلبی و نارسایی قلبی استفاده میشود که با استفاده از سلولهای تک هستهای مشتق از مغز استخوان بیمار انجام میشود.مسئول گروه قلب و عروق مرکز سلول درمانی پژوهشگاه رویان با اشاره به درمان موفقیتآمیز سکته حاد قلبی و همچنین نارسایی قلبی با استفاده از سلولهای بنیادی در کشور یادآور شد: برای کودکانی که به نارسایی قلبی مبتلا هستند و یا افرادی که در اثر سکته قلبی دچار نارسایی قلبی شدهاند، از سنین کودکی (یک سالگی) تا 70 سالگی از سلولهای بنیادی میتوان استفاده کرد.معدنی توضیح داد: بیماران ابتدا معاینه شده معیار سلامت آنها سنجیده میشود و در صورت وجود تمام شرایط لازم، برای سلول درمانی انتخاب میشوند.وی در پایان از موفقیت ۹۰ درصدی سلول درمانی بیماران قلبی در ایران خبر داد و خاطرنشان کرد: استفاده از سلولهای بنیادی در درمان بیماریهای قلبی تاکنون برای بیش از 400 بیمار با موفقیت انجام شده است.
چندین سال است که پیوند سلول های بنیادی به منظور کمک به ترمیم عصبی بعد از سکته، به عنوان یک راه محتمل برای کاهش اثرات سکته مورد شناسایی قرار گرفته است. با این حال، مطالعات با انواع سلول های بنیادی نشان داده است که در استفاده از این سلول های عواقبی نیز وجود دارد که از جمله آن ها می توان به تمایل تمایزی آن ها به انواع سلول و هم چنین تشکیل تومور اشاره کرد.به گزارش "انجمن حمایت ازبیماران چشمی آرپی،لبر و اشتارگات در ایران" به نقل از medicalxpress، اینک تیمی از محققین ژاپنی و آمریکایی در دانشگاه های توهوکو و فلوریدای جنوبی دریافته اند که زمانی که رت های مدل برای سکته با نوعی از سلول های جدیدا کشف شده به نام Muse cell( سلول های چند رده ای پایدار در برابر تمایزهای تحت استرس) تیمار می شوند، ترمیم عصبی منجر به بهبود عملکردهای عصبی و حرکتی در این جانوران می شود(در مقایسه با گروه کنترل). خبر خوب در مورد این سلول ها این است که Muse cell برخلاف سایر سلول های پرتوان منجر به تومورزایی نمی شود. این مطالعه می تواند کاربردهای بالینی بسیاری برای ترمیم اعصاب و احیای عملکرد حرکتی در بیمارانی داشته باشد که دچار سکته ایسکمیک شده اند. این Muse cellها سلول های بنیادی هستند که قادر به خودنوزایی هستند و راندمان بالایی در تمایز به سلول های شبه عصبی دارند. در این مطالعه مشخص شده است که این Muse cellها زمانی که در ریزمحیط میزبان قرار می گیرند ویژگی های عملکردی نورون ها را بدست می آورند. این Muse cellها در انواع بافت ها مانند مغز استخوان، پوست و بافت چربی وجود دارند و از آن جایی که این سلول ها می توانند از فیبروبلاست های درمی مشتق شوند نیازی به روش های تهاجمی برای بدست آوردن سایر سلول های بنیادی نیست. این مطالعه نشان داده است که Muse cellها زمانی که وارد جریان خون می شوند هیچ گونه توموری را در بافت های دیگر ایجاد نمی کنند و پتانسیل ترمیمی استثنایی را نیز از خود نشان می دهند. از طرف دیگر از آن جایی که Muse cellها از بافت بالغ مشتق می شوند، محدودیت های اخلاقی مربوط به استفاده از سلول های بنیادی جنینی در سلول درمانی وجود نخواهد داشت. علاوه بر مزیت های کاربردی بودن و تومورزا نبودن مربوط به این سلول ها، از آن جایی که این سلول ها را می توان به سهولت از بیوپسی های پوستی بدست آورد، خیلی راحت نیز می توان آن ها را تجاری سازی کرد. از مزیت های دیگر این سلول های این است که آن ها را بدون هر گونه دستکاری ژنتیکی تولید می کنند و در واقع آن ها به صورت بالفطره سلول های بنیادی هستند و می توانند به طور خودبخود به سمت جایگاه آسیب ناشی از سکته مهاجرت کنند. این اولین مطالعه ای است که نشان می دهد که سلول های Museمشتق از فیبروبلاست های پوست انسانی می توانند عملکرد شبه نورونی داشته باشند و دارای یک ویژگی ذاتی بنیادینگی هستند که به آن ها اجازه تمایز به رده های عصبی را می دهد.
بیماری های مربوط به پیر شدن انسانی را نمی توان به راحتی در آزمایشگاه مورد مطالعه قرار داد. تکنولوژی سلول های بنیادی همواره یک امید برای انجام این امر بوده است اما زمانی که محققین سلول پوست یک خانم 89 ساله را به مرحله شبه سلول های بنیادی برنامه ریزی کردند، این سلول ها مجددا جوان شدند.به گزارش "انجمن حمایت ازبیماران چشمی آرپی،لبر و اشتارگات در ایران" به نقل ازmedicalxpress، اینک، روشی جدید که که در 8 اکتبر گزارش شده این امر را ممکن می سازد که کشت های نورونی را تولید کرده و رشد داد که بیان ژنی شان منعکس کننده سن بیمار باشد. این نورون های پیر شده برای مطالعه تفاوت های مغز پیر و جوان ایده آل به نظر می رسند. برای مثال، مشخص شده است که نورون های پیر در انتقال پروتئین به داخل و خارج هسته با مشکل مواجه هستند و این مکانیسم انتقالی نقش مهمی را در اختلالات نورودژنراتیو ایفا می کند. محققین در انستیتو سالک می گویند که برای اولین بار آن ها موقعیتی را فراهم کرده اند که نه تنها هویت ژنتیکی خاص فرد را در نورون های زنده انسانی در آزمایشگاه می توان مورد مطالعه قرار داد، بلکه می توان ویژگی های مربوط به پیری را نیز مطالعه کرد. آن ها امیدوارند که پارادایم تبدیل مستقیم سلول های معادل هم از نظر پیری به یکدیگر، در آینده مطالعات بیماری های وابسته به پیری نقش مهمی را ایفا کند. محققینی که روی پیری مغز کار می کنند معمولا در مطالعات شان به مدل های جانوری مانند کرم ها و موش تکیه دارند. اخیرا، آن ها توانسته اند که سلول هایی را از بیماران بگیرند و آن ها را به سلول های بنیادی پرتوان القایی تبدیل کنند که می تواند تولید سلول های مغزی کافی برای مطالعات آزمایشگاهی را حمایت کند. اما از آن جایی که این سلول ها مراحل اولیه تکوین جنینی را شبیه سازی می کنند، پیری سلول ها که معمولا در افراد مسن تر اتفاق می افتد خود بخود حذف می شود و برای محققین تنها نورون هایی جوان باقی می ماند. زمانی که محققین شروع به استفاده هرچه بیشتر از این سلول ها کردند، بیشتر مشخص شد که طی فرایندهای بازبرنامه ریزی که سلول های بنیادی تولید می شوند، جوان سازی مجدد نیز به طرقی اتفاق می افتد. محققین سلول های پوستی را از 19 فرد( از نوزاد تا 89 ساله) گرفتند و از آن ها استفاده کردند تا با تکنیک های iPSCو هم چنین روش تبدیل مستقیم(دگر تمایزی)، سلول های مغزی ایجاد کنند. سپس آن ها الگوهای بیان ژنی را در نورون های حاصل با سلول های گرفته شده از نمونه های مغز مقایسه کردند. در سلول های تولید شده به وسیله تبدیل مستقیم، نورون های حاصل با توجه به سن اهداکننده تفاوت هایی را نشان دادند. در واقع آن ها تغییراتی در بیان ژن نشان دادند که پیش از این در فرایند پیری مغز مشاهده شده بود. با توجه به این نکات به نظر می رسد که تکنیک های مورد استفاده در این مطالعه ممکن است برای ارزیابی تغییرات وابسته به سن در سایر بافت ها مانند کبد و قلب نیز مفید باشد.
ارسال کننده: صدف - 1394 / 7 / 25، 01:06 عصر - انجمن: اخبار پزشکی
- بدون پاسخ
پیوند مغز استخوان یک درمان حیات بخش برای بسیاری از بیماران مبتلا به سرطان های خونی مانند لوکمیا و لنفوما است. در حال حاضر، در روش گلد استاندارد، سلول های بنیادی خون ساز از اهدا کننده ای که می تواند خواهر یا برادر کاملا مطابق باشد به دست می آید تا خطر رد پیوند و سایر مشکلات را به حداقل برساند. با این حال همه بیماران دارای اهداکننده کاملا مطابق نیستند.
به گزارش "انجمن حمایت ازبیماران چشمی آرپی،لبر و اشتارگات در ایران" به نقل از medicalxpress، برخی از مراکز سرطانی به دنبال این هستند که دریابند اهداکننده های نیمه مطابق نیز می توانند به خوبی اهداکننده کاملا مطابق عمل کنند یا خیر. در یک مقایسه جزء به جزء محققین نشان داده اند که گیرنده هایی که اهداکننده نیمه مطابق دریافت می کنند مانند گیرنده ای عمل می کنند که سلول ها را از یک اهداکننده کاملا مطابق دریافت می کنند و این می تواند پیشرفت بزرگی برای کسانی باشد که به سلول های کاملا مطابق دریافت نمی کنند. این اولین مطالعه ای است که به این مقایسه اقدام کرده است. محققین در دانشگاه توماس جفرسون می گویند که شبهاتی وجود داشت که آیا تفاوت ها در نتایج بین دریافت سلول از اهداکننده کاملا مطابق یا نیمه مطابق بدلیل کیفیت این تطابق است یا روش ها و استراتژی هایی که قبل و بعد از استفاده از سلول های اهداشده مورد استفاده قرار می گیرند. در این مطالعه محققین اطلاعات سه ساله بدست آمده از گیرنده های نیمه مطابق که طی یک پروتکل دو مرحله ای سلول را دریافت کرده بودند با گیرنده های کاملا مطابقی که آن ها نیز از یک پروتکل دو مرحله ای استفاده کرده بودند مقایسه کردند. سه سال بعد از پیوند تفریبا 70 درصد بیماران در هر دو گروه هنوز زنده بودند و نشانه ای از سرطان وجود نداشت. اگر نتیجه خوبی نباشد اما بهتر از نتایج گذشته است. اما مزیت اهداکننده نیمه مطابق چیست؟ اول اینکه، هر فردی یک اهداکننده کاملا مطابق در خانواده اش ندارد(تنها 30 درصد افراد این شانس را دارند). از طرف دیگر، اهداکننده های غیر فامیل ثبت نام کرده یا خون بند ناف می تواند منبع جایگزینی باشد که آن هم برا بیمارانی که مدت زمان کوتاهی وقت دارند گران قیمت و زمان بر است. یافتن اهداکننده های نیمه مطابق در بین وابستگان بیمار راحت تر است و می تواند ظرف چند روز صورت گیرد. اگرچه چندین روش برای انجام این پیوندهای نیمه مطابق وجود دارد اما باز هم محققین به دنبال موثرترین راه هستند و از یک روش دو مرحله ای استفاده کردند. در واقع به جای استخراج سلول های بنیادی از مغز استخوان که می تواند برای اهداکنندگان دردناک و خطرناک باشد، این روش دو مرحله ای از سلول های بنیادی بدست آمده از خون استفاده کردند. این امر به محققین اجازه می دهد که تعداد سلول های ایمنی یا سلو لهای T که با سرطان مبارزه می کنند و سلول های بنیادی که منبع خونی بیمار را جایگزین می کنند، کنترل کنند. این که ما تعداد درستی سلول های T داریم به ما در انجام درست درمان اطمینان بیشتری می دهد به نحوی که تعداد کم این سلول ها منجر به شکست سرطان و عود مجدد آن می شود و تعداد زیاد آن ها نیز منجر به GVHD خواهد شد که برای بیمار خطرناک است. در این پروتکل دو مرحله ای، بیماران در ابتدا سلول های T را دریافت می کنند و سپس داروی سیکلوفسفامید را نیز دریافت می کنند که به فعال بودن بیشتر این سلول ها منجر می شود. سپس سلول های بنیادی جایگزین کننده خون و سیستم ایمنی به آن ها داده می شود. نتایج اولیه این مطالعه نشان داده است که این پروتکل دو مرحله ای موجب شده است که سلول های اهدا شده سه تا چهار روز زودتر از پروتکل یک مرحله ای پیوند شوند. این امر مدت بستری شدن بیمار و خطر رد پیوند و عفونت را کاهش می دهد. نتایج این مطالعه بسیار جالب است و پیشنهاد می کند نتایج اهدا کننده های نیمه مطابق مشابه با اهداکننده های مطابق است.